|
رتبه کلی: 272
|
|
درباره من نزدیک ترین دوستِ هر آدمی به خودش، خودِ همون آدمه! اگه از لذّتِ داشتنِ این نزدیک ترین دوست محرومی، دوستی با بقیه هم برات لذّتی نخواهد داشت...
از تو فقط یکی وجود داره؛ پس اون یکی رو به دستِ خودت از بین نبر...
تا حالا از خودت هدیه ای دریافت کردی؟؟؟؟
90/10/10
متاهل
|
خاطرات خونه مامان بزرگه
خاطرات خونه مامان بزرگه
افتتاح باشگاه جدید برای آقایان و بانوان در میدان آزادی میانه+عکس
با یاد دوست
باشگاه پرورش اندام تنومد با مدیریت جدید و مجرب برای خدمت به ورزشکاران در مرکز شهرستان ویژه میانه افتتاح شد
باشگاه پرورش اندام تنومد با محیطی سالم و ورزشی آماده خدمت به تمام همشهریان می باشد
که این باشگاه مجهز به تمامی دستگاه های روز دنیا و حرفه ای و پیشرفته می باشد
مجهز به تردمیل برق...
از WeChat چی می دونید ؟؟؟
WeChatسلام میدونید متولی نرم افزار wechatکیست؟ میدونید درقبال فضا و امکاناتی که در اختیار شما میگذارد چه استفاده ای می برد ؟ با نصب نرم افزار wechat روی گوشی شما اجازه میدید شرکت میزبان به تمام شماره های دفترچه تلفن شما دسترسی داشته باشه. موقغیت جغرافیایی شما را بدست بیاره . اگر از سیم...
تاریخ درج:
۹۲/۰۹/۲۶ - ۱۵:۳۹ 62 نظر , 306
بازدید
شکستن یعنی......
یه لیوان از تو اون کابینته بردار. + خب. ـ پرتش کن زمین ! + خب. ـ شکست ؟؟ + آرررره. ـ حالا ازش عذر خواهی کن ! + ببخشید لیوان ، منظوری نداشتم !! ـ دوباره درست شد ؟؟ + نـــــه.... !! ـ متوجه شدی . . . ؟؟ !!!...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۶:۳۴ 39 نظر , 336
بازدید
گاوواش دیده بودید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تولدم بود
تولدم بود رفتم دانشگاه همه دوستام ریختن سرم جیغ دست هوراا دیوونه بازی تولد تولد تولدت مبارک منم ذوق مرگ شدم گفتم دمشون گرم اینا دیگه کین یادشونه تولدمو بعد ساعت کلاس شروع شد رفتیم سر کلاس بعد وسطاش استاد گفت ده دقیقه استراحت کنید دوستام گفتن بریم بیرون تولدته باید ما رو مهمون کنی گفتم بریم رفتیم بیر...
تاریخ درج:
۹۲/۰۸/۲۵ - ۱۶:۱۸ 23 نظر , 264
بازدید
سر راهیم می دونم
مادرم چند روزه بستری شده بیمارستان, زنگ زدم میگم میخوام بیام ملاقاتی میگه نه نیا میگم چرا؟ میگه واسه هم اتاقیام گفتم کل دخترا دنبال پسرم هستن .... بعد اگه بیای ببیننت آبروم میره با اون قیلفه تخست اصن نمیدونم به کی رفتی؟ :)))من :|سر راهیم نه؟ ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۸/۲۵ - ۱۶:۵۴ 16 نظر , 236
بازدید
مارکوپولو منظورش دقیقا کجا بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مارکوپولو در سفرنامه اش می نویسد:در راه چین به سرزمینی رسیدم که عادات عجیبی داشتند.این قوم ۱ ماه از سال را یواشکی و در خفا غذا میخوردند
مارکوپولو منظورش دقیقا کجا بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟...
تاریخ درج:
۹۲/۰۸/۲۵ - ۱۶:۵۰ 11 نظر , 246
بازدید
امان از شربت پرتقال
خالم میخواست به بچش آب پرتقال بده ـ هر کاری کرد نمی خورد
گفتم بده من میدم !
بردمش تو اتاق هر کاری کردم نخورد منم از لجم همه رو خودم خوردم
به خالم گفتم : همشو خورد !!
گفت دستت درد نکنه شکمش کار نمی کرد ، توش داروی اسهال ریخته بودم براش !!!!!!
هیچی دیگه گلاب به روتون الان از تو دستشویی دا...
تاریخ درج:
۹۲/۰۸/۲۵ - ۱۶:۳۵ 3 نظر , 200
بازدید
لایی کشیدن من
با بابام تو ماشین میومدیم یه یارویی مثه سگ لایی میکشید.گفتم : بابا باز تو به من میگی بد رانندگی میکنی. پس اینا چین؟برگشت بم میگه اینم یه گاویه مث تو.سر راهیم میدونم :|...
تاریخ درج:
۹۲/۰۸/۲۵ - ۱۶:۲۱ 4 نظر , 221
بازدید
نظرتون چیه ؟
نیکی کریمی با لباسی فوق العاده در جشنواره ی فیلم امریکا
لیمو (مرکبات) محصولی معجزه آسا برای کشتن سلول های سرطان است؛
لیمو (مرکبات) محصولی معجزه آسا برای کشتن سلول های سرطان است؛ که 10000 بار قوی تر از شیمی درمانی است. چرا ما در مورد آن نمی دانیم؟ چون آزمایشگاه ها(شرکت های دارو سازی) با ساخت مشابه مصنوعی آن سود زیادی میبرند. شما هم اکنون می توانید به یک دوست کمک کنید تا از ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۶/۳۰ - ۱۶:۱۵ 15 نظر , 311
بازدید
شوخی خطری
سر سفره شام نشته بودیم با خانواده
بر ا بابام اس ام اس اومد
بهم گفت بخون ببینم چی نوشته !
منم اومدم خودم رو لوس کنم گفتم نوشته عزیزم سر راهت داری میای یه مای بیبی هم برا بچه بگیر بوس بوس
عاقا تا ما اینو گفتیم مامانمون با کفگیر کوبید تو صورت بابام
بابامم نامردی نکر دیسه ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۸:۰۹ 34 نظر , 364
بازدید
عمه ی عطار
از طرف مدرسه به پسر داییم گفتن برو درباره "عمه ی عطار" تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده که درباره "عمه ی عطار" مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدیم! اصلاهیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمیشد.زن داییم رفته مدرسه داد و بیدار که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین! عمه ی عطار به چه درد بچه...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۳:۲۸ 10 نظر , 281
بازدید
از کوزه همان برون تراود که دراوست
این دوتا کلید رو باهم بگیر خیلی باحاله (البته توی کادر نوشتن نظرت )
مناظره گوشی
روزی مریدان مناظره کردندی که اپل بهتر بود یا گلکسی
که نا گاه شیخ بر فراز فرو آمدندی و مریدان از ترس گوشی ها را در خشتک فرو بردندی
شیخ گفت نترسید و دربیاورید...
همه خشتک ها بدریدی و گوشی و تبلت ها را به سختی درآوردندی !
شیخ بخندید و جی ال ایکس را راحت از جیب درآوردندی و در افق محو شدندی...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۷:۲۷ 13 نظر , 288
بازدید
بهترین ماه از سال :)
روزی شیخ در جمع مریدان نشستندی و از فضائل و معایب ماه های سال گفتندی! یکی از مریدان که بسیار سر در خشتک داشت ناگاه سر بیرون آورد و از شیخ پرسید : یا شیخ آیا از میان اینها، ماهی هست که فضائل بسیار داشته و معایب اندک؟ شیخ اندکی دست به محاسن شد و به فکر فرو رفتتندی!!! مریدان که خود را برای نعره زدن و ج...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۶:۲۷ 7 نظر , 276
بازدید
با دوس پسرم بیرون بودم ، یکی از آشناها دیدتمون...
با دوس پسرم بیرون بودم ، یکی از آشناها دیدتمون... اومده به مامانم میگه آره خانوم فلانی ویدا فلان جا با پسر بود ! مامانمم برگشت گفت : نمیدونستم با دوس پسرشم میخواد بره بیرون باید از شما اجازه بگیره !!! مامانه روشن فکره آدم ضایع کنه داریم ؟ :))...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۳:۳۳ 13 نظر , 273
بازدید
خاطره دانشگاه اوووووووووووووف
همه تو کلاس نشسته بودیم اول ترم بود ییهو یه دختر 26_27 ساله خشگل از در اومد توو یکی از دوستان بلند گفت: باقلواروووو.! بعد همون باقلوا رفت روی صندلی استاد نشست کلاس یهو ساکت شد و اون دوستمون بدون اینکه چیزی بگه رفت و مثل مرد درسو حذف کرد :))...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۳:۲۰ 14 نظر , 250
بازدید
چند سال پیش داشتم میرفتم خونه یهو چندتا زورگیر خفتم کردم
چند سال پیش داشتم میرفتم خونه یهو چندتا زورگیر خفتم کردم یکیشون چاقو گذاشت زیر گلوم گفت هرچی داری رد کن بیاد :(( لوازم داخل جیب من عبارت بودن از: یک عدد گوشی نوکیا 1100 یه 50 تومنی پاره پوره کلیدهام یه دستمال کاغذی که توش فین کرده بودم :)) دیدم دزده اشک تو چشاش حلقه زد و نامردا یکیشون با زنجیر زد تو...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۳:۲۷ 8 نظر , 269
بازدید
از دانشگاه خسته و کوفته اومدم تو کــانونٍ مهــر و گرمٍ خونواده
از دانشگاه خسته و کوفته اومدم تو کــانونٍ مهــر و گرمٍ خونواده!! بابا و مامانم داشتن کاهو سکنجبین تناول میکردن, مــن: ســــــلام!!!! بابام تا منو دیـــده: اومــــدش ! اومــــدش! بعد همه کاهوارو کرده تو دهنش سکنجبینم با یه حرکت زد تا ته سر کشید!!!!!! مـــامـــانم: واییییییییییییییییییی تو این خونه نم...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۳:۱۸ 12 نظر , 278
بازدید
تا دیروقت بیرون بودم،مامانم اس ام اس زده
تا دیروقت بیرون بودم،مامانم اس ام اس زده:کدوم قطعه؟ دوستم خوند،گفت یعنی چی؟ گفتم بده من میدونم منظورش چیه،براش نوشتم: قطعه ی 36،ردیف 18،قبر هفتم ! حالا اگه گرفتی لایک کن ;)) ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۹ - ۱۳:۱۲ 10 نظر , 311
بازدید
علی
آینده (هرکی قبولش داره لایک کنه )
خدایا من دلم قرصه
زنان باهوش اصلا ازدواج نمی کنند
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
|