یادش بخیر چقدر زود دیر شداون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشتیادت میاد؟؟؟وقتی ک صدای هواپیما رو می شنیدیممی پریدیم تو حیاط براش دست تکون میدادیممی نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیمیادت میاد؟وقتی مامان می پرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو۶ و کوچکه رو۴یادت میاد؟وقتی نقاشی میکردی خو...

یک زمان روستای هفت چشمه یک شاهراه روستاهای گرمی چای بود.اما طنازی گذر زمان،این لطف را از او گرفت.آن زمان روستاهای اطراف گرمی چای برای رفتن به میانه می بایست از این روستا گذر می کردند.تا به روستای زرج آباد و میانه برسند.باز شدن جاده خاکی مسیر طوین به تجرق و میانه،این مسیر را به فراموشی زمان سپرد. در...

چه گردی دارد این روزگاربعداز سی سال ،یکی از دوستان دوران دبستان را در یک جای ویژه دیدم.هر چند در این مدت تلفنی چند بار صحبت کرده بودیم.اما از نزدیک همدیگر را ندیده بودیم.او کانیکس اهدایی موسسه خیریه نیکان ماموت تهران را به روستای کله گاه کندوان میانه با تریلی خودش آورده بود.اولش همدیگر را نشناختیم.ب...

شب از مسیرنیکشهردررکاب زنی بدور نوار مرزی با دوچرخه در تابستان 90 ، به پایگاه دهم شکاری کنارک رسیدم.شوق دیدار با حاج حسین محمدی برایم وصف نا پذیر بود.دیدن منزل سابقمان در کنار خانه حاجی بدجوری آشفته ام کرد.یادش بخیر،یک آلاچیق درست کرده بودیم.یک تنور کوچک هم کنارش ساخته بودم.همسایه ها...