درباره من هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد
هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد وقتی می شنوم که صدای شیپور میخوام ظهور حق در خارج از زمین نگه دارید وجود ندارد آیا هیچ قبر می توانید بدن من را خوب نگه نمی ، نگاه راه را به پایین رودخانه چه چیزی به شما فکر می کنم من را ببیند؟ من یک گروه از فرشتگان و آنها پس از آمدن میفهمند! هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد نگاه کردن از ان گابریل وجود دارد در اختیار نداشته باشد پای خود را بر روی زمین قرار دهید و ببینید اما گابریل تو نمی ضربه ترومپت خود را تا وقتی که شما آن را بشنود از من است هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد ملاقات عیسی مسیح من ، من را تامین کند. دیدار با من در وسط هوا و اگر این بال من را شکست نه من شما را در هر نقطه ملاقات هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد من مادر و پدر را ملاقات نمیکنم، من ملاقات کردن جاده رودخانه رو ترجیح میدم و مامان تو میدونی که من همیشه آنجا خواهم بود و همه چیز را برسی خواهم کرد! هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد هیچ قبری نمیتواند بدن من پایین نگاه دارد |
1- بیخیال عشق
40%
2- خوب
32%
3- بد
17%
4- متوسط
11%
مجموع آراء: 47 رایرای ها قابل مشاهده است
خودت را تصور کن بی " او"
خودت را تصور کن بی " او" ... شاید بفهمی چه
میکشم بی " تو".
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۲۰ - ۱۲:۰۲ 3 نظر , 341
بازدید
دیروز اومده بود دیدنم با یه شاخه گل سرخ
دیروز اومده بود دیدنم با یه شاخه گل سرخ و لبخندی که همیشه آرزوشو داشتم
گریه کرد و گفت دلش برام تنگ شده ولی من فقط نگاش کردم… وقتی رفت…
سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود…
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۲۰ - ۱۱:۵۵ 0 نظر , 391
بازدید
نه
نه
تو دروغگو نیستی
من حواسم پرت است!
گفته بودی دوستم داری بی اندازه
خوب که فکر می کنم
تا...
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۲۰ - ۱۱:۵۰ 1 نظر , 283
بازدید
پشت پا خوردم
پشت پا خوردم ز هر کَس که گفت یار منه
چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه
هرکه دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم
دیدم این دست محبت ، حلقه دار منه . . .
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۲۰ - ۱۱:۴۷ 0 نظر , 289
بازدید
بیا امشب
بیا امشب
برای سروهایی که دیگر آزاد نیستند گریه کنیم
اگر چه چشم هایمان هم اسیر باشند
بیا از یاد نبریم
بوسه های پنهانی را دربن بست همین کوچه
همین کوچه ای که سال هاست در انتظار فریاد ما برای رهایی از خویش است
من خوا ب دیده ام
که باز هم دختران پیراهن گلدار بر تن می کنند و در باد می رقصند
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۰۷ - ۲۰:۱۷ 1 نظر , 278
بازدید
سوال (لطفا جواب بدید)
بدون هیچ سلام احوال پرسی میخوام سریع برم سر اصل مطلب.جواب دادن به این سوال یکم مشکله اما مطمئنا هممون دو تا راه داریم اره یا نه.اگه عشق اولت بخواد برگرده چیکار میکنی…
عشق اولت…
خدایش چیکار میکنی؟ دوست دارم قبل از اینکه به سوالم جواب بدی فقط ۳۰ ثانیه به اون شبی که تا صبح بیدار بودیو گ...
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۰۷ - ۱۹:۴۹ 6 نظر , 330
بازدید
همون شب
همون شب که من رو فراموش کرد
تو آغوش کی دست و پا می زدی
چراغ اتاقو کی خاموش کرد؟
کی از شعله ی بوسه هات گرم شد
بگو با کی بووودی شبو لعنتیییییییییییی
بگو قیثمت ناله هات چند بووود
نفسهاتو دادی به چه قیمتی؟؟؟
دارم میرم از زندگیت تا ابد
دیگه فکر دیدارتم سختمه
بذار باورم شه یه کابوسه که
لبا...
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۰۷ - ۱۹:۴۳ 2 نظر , 314
بازدید
پیرمرد
فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیس...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۳۰ - ۱۹:۴۳ 1 نظر , 300
بازدید
همه گفتن
همه گفتن:عشقت داره بهت خيانت مي کنه!
گفتم:مي دونم!
گفتن:اين يعني دوستت ندارهاااا!
گفتم: مي دونم!
گفتن:احمق يه روز ميذاره ميره تنها ميشي !
... ... ... گفتم:مي دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمي کني..؟!
گفتم:اين تنها چيزي ِ که نمي دونم!
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۳۰ - ۱۹:۴۱ 1 نظر , 282
بازدید
سلامتی اون کسی.....
سلامتی اون کسی که داشت میرفت
گفتم نـرو نمیتونی فراموشم کنی
برگشــت نـگــام کرد
گفتم دیدی نمیتونی …
گفـت: ببخشید شمـــا ؟
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۳۰ - ۱۹:۳۹ 3 نظر , 348
بازدید
میگن
میگن پُشت سر مسافر آب بریزی برمیگرده
اشــک که از آب زلال تره
پس چرا مسافر من برنمی گرده
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۳۰ - ۱۹:۳۸ 2 نظر , 264
بازدید
خدا
خدا به تو 2 تا پا داد تا با اونها راه بری!!2 تا دست داد تا نگاه داری!!2 تا گوش داد تا بشنوی!! 2 تا چشم داد تا ببینی!! ولی چرل فقط یک قلب داد؟!؟!؟!.....چون قلب دوم تو رو به کس دیگری داد تا اونو پیدا کنی!!!...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۵ - ۲۰:۴۸ 0 نظر , 279
بازدید
اخرین
آخرین نخ سیگارم به حرف آمد....
مرا نسوزان، تنها میمانی..........
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۵ - ۲۰:۴۰ 1 نظر , 291
بازدید
حاضری جون فداش کنی
حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیارو بدی،فقط یه بار نیگاش کنی به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی حاضری که بگ...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۵ - ۲۰:۲۴ 1 نظر , 369
بازدید
متشکرم
متشکرم
برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی. برای همه وقت هایی که به حرف هایم گوش دادی. برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی. برای همه وقت هایی که مرا در آغوش گرفتی. برای همه وقت هایی که با من شریک شدی. برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی. برای ...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۵ - ۲۰:۲۲ 2 نظر , 300
بازدید
برای تویی
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست... برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست ... برای تویی که احسا سم از آن وجود نازنین توست ... برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد... برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است... برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی... برا...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۵ - ۱۹:۴۲ 3 نظر , 330
بازدید
می گن چرا
می گن چرا انقدرتحت فشارش گذاشتی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا نمی ذاری هرکاری که می خواد بکنه ؟ سکوت می کنم
می گن چرا اگر بهت توجه نکنه ازش دلخور می شی ؟ سکوت میکنم
می گن چرا وقتی می ره با یکی دیگه اشک می ریزی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا تمام لحظه هات رو در حسرت با اون بودن خراب می کنی ؟ سکوت می کنم
می گ...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۵ - ۱۹:۳۴ 11 نظر , 357
بازدید
بـایـد کـسـی را پـیـدا کـنـم
بـایـد کـسـی را پـیـدا کـنـم کـه دوسـتـم داشـتـه بـاشـد (!) آنـقـدر کـه یـکـی از ایـن شـب هـای لـعـنـتـی آغـوشـش را بـرای مـن و یـک دنـیـا خـسـتـگـی اَم بـگـشـایـد... هـیـچ نـگـویـد! هـیـچ نـپـرسـد... فـقـط مـرا در آغـوش بـگـیـرد...
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۵ - ۱۹:۲۵ 4 نظر , 410
بازدید
من به انتهاي بودنم رسیده ام
من به انتهاي بودنم رسیده ام
اما اشک نمی ریزم.
پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند.....
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۴ - ۲۰:۵۱ 1 نظر , 313
بازدید
چوپان قصه ما
چوپان قصه ما دروغگو نبوداو فقط تنها بود واز فرط تنهایی فریاد گرگ سر میداد افسوس که ...کسی تنهایی اش را درک نکرد و همه در پی گرگ بودنددر این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست .....
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۴ - ۲۰:۵۰ 0 نظر , 348
بازدید
بیچاره سنگی
بیچاره سنگی که از دست کودکی رها میشود بسوی گنجشکی ! نمی داند
که دل کودک را بشکند یا دل گنجشک را.......!!!...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۵ - ۱۳:۲۷ 1 نظر , 294
بازدید
عشق از دوستی پرسید
عشق از دوستی پرسید : تفاوت من و تو در
چیست؟
دوستی گفت:
من افراد را به سلامی آشنا میکنم ولی تو با
نگاهی و من آنا را با
دورغی جدا میکنم ولی تو با مرگ ! ! !...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۵ - ۱۳:۲۶ 3 نظر , 353
بازدید
دکتر شریعتی
من رقص دختران هندی را از نماز پدر و مادرم بیشتر
دوست دارم چون آنها از روی عشق می رقصند و اینها از
ترس نماز می خوانند!!!(دکتر شریعتی)...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۵ - ۱۳:۲۵ 1 نظر , 287
بازدید
عاشق
بچه که بودیم، دخترا عاشق عروسک
بودند و پسرها عاشق مردهای قوی،
حالا که بزرگ شدیم، دخترا عاشق
مردهای قوی شدند و پسرها عاشق
عروسک ها.......
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۵ - ۱۳:۲۴ 1 نظر , 292
بازدید
عبادت
گناهی که پشیمانی بیاورد ٬ بهتر از عبادتی
است که غرور بیاورد . ....
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۵ - ۱۳:۲۳ 1 نظر , 271
بازدید
دختر كبريت فروش
دخترک برگشت چه بزرگ شده بود پرسیدم : پس کبریتهایت کو ؟ پوزخندی زد . گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد ... .........
گفتم : می خواهم امشب با کبریتهای تو ، این سرزمین را به آتش بکشم ! دخترک نگاهی انداخت ، تنم لرزید ... گفت : کبریت هایم را نخریدند سالهاست تن می فروشم ......
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۵ - ۱۲:۱۵ 2 نظر , 372
بازدید
اغوش گرمت
اغـــ ـوش گــَ ـرمــَم بـ ـآش... بگــ ـذآر فــَرآمـــ ـوش کــُ ـنــَم لــَحــظـہ هــآیی رآ کــ ـہ دَر سـَ ـرمــآی بـــیــکــَ ـســــــــــی لَرزیـــ ــدَم...
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۵ - ۱۱:۵۹ 0 نظر , 412
بازدید
كلاغ
یه روزی آقـــای کـــلاغ،یا به قول بعضیا جناب زاغ
رو دوچرخه پا میزد،رد شدش از دم باغ
پای یک درخت رسید،صدای خوبی شنید
نگاهی کرد به بالا،صاحب صدا رو دید
یه قناری بود قشنگ،بال و پر، پر آب و رنگ
وقتی جیک جیکو میکرد،آب میکردش دل سنگ
قلب زاغ تکونی خورد،قناری عقلشو برد
توی فکر ق...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۰۵ - ۱۱:۳۰ 6 نظر , 316
بازدید
گر روزی
گر روزی مردم تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم. بر روی
سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جای معشوقم گریه کند. چشمانم را باز
بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم. و آخرین خواسته ی من
از شما اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۰۴ - ۱۷:۵۳ 4 نظر , 324
بازدید |
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (2)
|