|
رتبه کلی: 1667
|
|
درباره من یاشاسین اذربایجان
هميشه نگاهي راباور کن که وقتي که ازش دور شدي منتظرت بمونه
__________________
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست...
|
ممد آرازین شعرلری-آغارما، ساچیم، آغارما
- انجمن ادبی
عؤمور کئچیر، یامان کئچیر،
قلبیمدن قارا قان کئچیر.
داها گؤزللر یان کئچیر،
اآغارما، ساچیم، آغارم
آغارما، ساچیم، آغارما
نه ائرکن سنه دن دوشدو،
نییه دوشدو، ندن دوشدو؟
بئی... تاریخ درج: ۸۹/۱۱/۱۴ - ۱۷:۰۴
( 5 نظر , 891
بازدید )
غزل ياد ايام-رهی معیری
- انجمن ادبی
ياد ايامي كه در گلشن فغاني داشتم
در ميان لاله و گل آشياني داشتم
گرد آن شمع طرب ميسوختم پروانهوار
پاي آن سرو روان اشك رواني داشتم
آتشم بر جان ولي از شكوه لب خاموش بود
عشق را از اشك حسرت ترجماني داشتم
چون سرشك از شوق بودم خاكبوس در گهي
چون غبار از شكر... تاریخ درج: ۸۹/۱۱/۱۴ - ۱۶:۵۴
( 0 نظر , 539
بازدید )
غزل ياد ايام-رهی معیری
ياد ايامي كه در گلشن فغاني داشتم
در ميان لاله و گل آشياني داشتم
گرد آن شمع طرب ميسوختم پروانهوار
پاي آن سرو روان اشك رواني داشتم
آتشم بر جان ولي از شكوه لب خاموش بود
عشق را از اشك حسرت ترجماني داشتم
چون سرشك از شوق بودم خاكبوس در گهي
چون غبار از شكر ... تاریخ درج: ۸۹/۱۱/۱۴ - ۱۶:۱۵
( 2 نظر , 1021
بازدید )
زی ذی نامه
- انجمن ادبی
الهی! به مردان در خانه ات به آن زن ذلیلان فرزانه ات به آنان که با امر "روحی فداک" نشینند و سبزی نمایند پاک به آنان که از بیخ و بن زی ذیند شب و روز با امر زن می زیند به آنان که مرعوب مادر زنند ز اخلاق نیکوش دم می زنند به آن گرد گیران ایام عید وانت بار خانم به وقت خرید به آنان که در بچه د... تاریخ درج: ۸۹/۱۰/۲۲ - ۱۸:۱۶
( 2 نظر , 331
بازدید )
عشق و ازدواج
- انجمن ادبی
دانش اموز از معلمش سوال کرد.عشق چیست
معلم گفت برای اینکه به این سوال پاسخ بدهم باید به مزرعه گندم بروی و بزرگ ترین
خوشه گندم را که
می بینی بچینی و برایم بیاوری ولی یک قانون را باید رعایت کنی تو فقط می توانی
یک بار از مزرعه
عبور کنی و اجازه برگشتن را نداری.
... تاریخ درج: ۸۹/۰۹/۰۵ - ۱۱:۱۹
( 10 نظر , 471
بازدید )
غضنفر و زنش
- انجمن ادبی
روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و
همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه
خلاصههمسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم….
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!
غضنفر گفت من برای تو نق... تاریخ درج: ۸۹/۰۹/۰۳ - ۲۳:۲۸
( 1 نظر , 339
بازدید )
چت وعشق
- انجمن ادبی
شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش
به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم
بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد
بگفت هاله ز موهای کمندش / کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش
بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست
ندیده عا... تاریخ درج: ۸۹/۰۸/۲۸ - ۱۱:۰۲
( 3 نظر , 546
بازدید )
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی جاپلین
- انجمن ادبی
1- عاشق شدن
۲-آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
۳- بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری
۴-برای مسافرت به یک جای خوشگل بری
۵- به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی
۶- به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی
۷- از حموم که اومدی بیرون ببینی ... تاریخ درج: ۸۹/۰۸/۲۷ - ۰۰:۴۶
( 5 نظر , 421
بازدید )
سنگ مزار
- انجمن ادبی
بر سنگ مزارالا ، اي رهگذر ! منگر ! چنين بيگانه بر گورمچه مي خواهي ؟ چه مي جويي ، در اين كاشانه عورم ؟چه سان گويم ؟ چه سان گريم؟ حديث قلب رنجورم ؟از اين خوابيدن در زير سنگ و خاك و خون خوردننمي داني ! چه مي داني ، كه آخر چيست منظورمتن من لاشه فقر است و من زنداني زورمكجا مي خواستم مردن !؟ حقيقت كرد مجب... تاریخ درج: ۸۹/۰۸/۲۴ - ۱۷:۵۳
( 4 نظر , 473
بازدید )
|
|
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
|