خدا را لمس باید کرد، !
نگو کفر است، !!...
خدا را میتوان در باوری جا داد ،
که در احساس وایمان غوطه ور باشد ،
خدا را میتوان بویید،
واین، احساس شیرینی است ،
نگو کفر است ، !!...
که کفراین است ،
که مااز بیکران مهربانیها، ...
برای خود ،
خدایی لامکان وبی نشان سازیم، !!...
خدا را در زمین وآسمان جستن ،
ندارد سودی ، ای آدم ، !...
تو باید عاشقش باشی،
وبایدگوش بسپاری،
به بانگ هستی وعالم،
که در هر خانه ای آخر...
خدایی هست ، !!...
نگو کفر است، !!...
اگر من کافرم !! باشد ، !!...
نمیخواهم خدایا، زاهدی چون دیگران باشم ....
نمیخواهم خدایم را، ...
به قدیسی بدل سازم،
که ترسی باشد از او در دل وجانم، !!...
نگو کفر است، !!...
که سوگند یاد کردم من ، ...
به خاک وآب وآتش بارها ای دوست ،
خدا زیباترین معشوق انسانهاست
خدا را نیست همزادی ،
که او یکتاترین ،
عاشق ترین،
معبود انسانهاست ، ...
خدا را لمس باید کرد...