
عشق ، دقالباب نمیکند ، مؤدب نیست ،
درویش نیست ، حسابگر نیست ، سربهزیر نیست ،
مطیع نیست ... عشق ، دیوار را باور نمیکند ،
مرگ را باور نمیکند ... عشق در وهله پیدایی ،
دوست داشتن را نفی میکند ، نادیده میگیرد ،
پس میزند ، له میکند و میگذرد ...
دوست داشتن نیز، ناگزیر ، در امتداد زمان ،
عشق را دود میکند ، به آسمان میفرستد ،
و چون خاطرهای حرام ، فرشته مهربانی بر آن میگمارد ...
عشق ، سِحر است ؛ دوست داشتن ، باطلالسحر ،
عشق و دوست داشتن از پی هم میآیند ؛
اما هرگز در یک خانه منزل نمیکنند ...
عشق ، انقلاب است ؛ دوست داشتن ، اصلاح ...
میان عشق و دوست داشتن ، هیچ نقطه مشترکی نیست ... از
دوست داشتن به عشق میتوان رسید ؛
و از عشق به دوست داشتن ؛ اما به هر حال این
حرکت از خود به خود نیست ؛ از نوعی به نوعی است ،
از خمیرهای به خمیرهای ...
و فاصلهای است ابدی میان عشق و دوست داشتن ،
که برای پیمودن این فاصله ،
یا باید پرید ،
یا باید فرو چکید .

به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
روی پاهای خودت بایست تا تنهایی ات را بیهوده نیابی و هیچکس را بهترین زندگی ات خطاب نکن..
یادت باشد
آدمها بهترین که خطاب شوند خیالاتی میشوند. هوا برشان میدارد و تورا به هر جهت که بخواهند میبرند...
زندگی ات را که مشروط به دیگران کنی جایی برای کشف خودت باقی نمی گذاری..آدمها که مهم تلقی شوند تغییرت میدهند . آنوقت تو میمانی و یک دوگانگی شخصیت !
یادت باشد
کسی بهترین زندگی ات میشود که خودش بخواهد. مبادا عروسک خیمه شب بازی دست دیگران شوی.
مگذار زندگی ات محتاج تأیید گرفتن از دیگران باشد.
با دهن کجی به تنهایی درونی ات،حفظ ظاهر کن.
از ترس بی کسی به آغوشهای پیش پا افتاده پناه نبر هر تازه وارد ، رنجی تازه است.
یادت باشد تازه واردها هم از ترس تنهایی به آغوش تو پناه می آورند...
دست تنهایی ات را به سمت هیچکس دراز نکن
تا منت هیچ خاطره ی اشتباهی بر سر بی کسی ات نباشد
جهان از چشم تو نخواهد افتاد
مادامی که از چشمهای خودت نیفتاده باشی ...
نیازی به خواهش و التماس ندارد!
می ایستد؛
چند دقیقه با چشم هایت حرفِ حساب می زند،
سنگ هایش را با نگاهت وا می کَند و
تا ابد خواهد ماند...
ابتدا باید
ایستادن
راه رفتن
دویدن
وصعود کردن
را یاد بگیرد
هیچکس پرواز کردن را با
پرواز کردن یاد نمیگیرد...
وقتی داری روزهای سختی رو میگذرونی
و متعجبی که پس خدا کجاست؟؟
یادت باشه استاد
همیشه،موقع امتحان
سکوت میکنه ...
کلفتی صداتو به رخ "مادری" که صحبت کردنو یادت داده و با عشق و خون دل بزرگت کرده نکش!
دلش بشکنه کل زندگیت میشکنه...
به دنبال چه میگردی ؟
نمیابی تو هرگز
نه عشقی و نه جوانمردی
برو بگذر از این بازی
از این مستی و طنازی
اگر چون کوه هم باشی
در این دنیا تو میبازی
انسانهاست! که انسانهای نارس این موارد رابسیار دارند شما انسان رسیدهباشید بدانید که
قضاوت یا سرزنش همه فایده ندارد!
من وتوباورمان نیست که نیست!!
زندگی گاه به کام است و بس است؛
زندگی گاه به نام است و کم است؛
زندگی گاه به دام است و غم است؛
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام...
زندگی معرکه همت ماست...زندگی میگذرد...
زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند؛
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن...
زندگی صحنه بی تابی ماست...زندگی میگذرد...
زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز و چه به ساز و چه به ناز ...
زندگی لحظه بیداری ماست...زندگی میگذرد ...
زندگی فرصت نیست تجربه ایست،
تا بدانیم،که حقیقت نیستیم!
خاطره ایم
بارها پرسیده
خانه دوست کجاست؟؟؟
کاش من میگفتم
خانه دوست در این قلب من است
خانه دوست در اعماق دل و جان من است
خانه دوست همین حس عجیب
در رگ و ریشه و بنیان من است
کاش سهراب عزیز
از من غمزده هم میپرسید
خانه دوست کجاست؟
تا به او میگفتم
خانه دوست در اندیشه و در ذات من است
کاش بار دیگر
من به او میگفتم
خانه دوست تمام دل و این قلب من است
آه سهراب عزیز
خانه دوست همین نزدیکیست!!!
محمد_شیرمحمدی