
اگر
توانایی این را دارید
که هر چه دارید را با دیگران
سهیم و شریک شوید،
این کار را بکنید،
ولی
در ازای آن
انتظار هیچ پاداشی را
نداشته باشید و به هیچ وجه
توقع نداشته باشید
فرد مقابل خود را
تغییر دهید.
اصلاً
شما که هستید
که میخواهید دیگران را تغییر دهید؟
تنها
اگر میتوانید
کمک کنید
و یاری برسانید؛
ولی
در ازای کمک خود
هیچ انتظاری
نداشته باشید.
در غیر این صورت
به نام خدمت به دین و مذهب
همان فردِ خودخواه،
محاسبهگر و
طمعکار قبلی باقی خواهد ماند،
که دائماً
به فکر بهرهبرداری از دیگران است.
خودخواه نبودن،
به طور حقیقی زمانی اتفاق میافتد
که دیگر هیچ منیّتی وجود نداشته باشد.
عمل کردن
از روی منیّت معادل خودخواهی است،
در حالی که عمل کردن
به خاطر دیگران
عدم وجود خودخواهی است.
وقتی
منیّتی در کار نباشد،
هر آن چه کنید
عاری از خودخواهی خواهد بود.
در حالی که با وجود منیّت
حتی اگر
هزار و یک کار به ظاهر نیک
نیز انجام دهید،
احساس خواهید کرد چیزی کم دارید.
ممکن است
سالهای سال عبادت کنید
ولی باز حس میکنید چیزی کم است.
ممکن است
افراد زیادی را عاشقانه دوست بدارید،
ولی باز احساس میکنید
چیزی کم است.