باران ِ من ، دیر آمدن را دوست دارم
با عذر ِ تقصیر آمدن را دوست دارم
در وعده گاه ِ انتظار وُ بی قراری
حس ِ به تآخیر آمدن را دوست دارم
باران ِ من ، مثل ِ تو تا نم نم ببارم
در چشم ِ دلگیر آمدن را دوست دارم
عشق ِ بهارم باشد وُ پاییز فصلی....
اینگونه تفسیر آمدن را دوست دارم
تا بوی با تو بودنم برخیزد از خاک
آوار ِ تقدیر آمدن را دوست دارم
عشق ِ تلاطم کرده ی دریا وُ خورشید
در خویش تبخیر آمدن را دوست دارم
باران ِ من ، در برکه ی ماه ِ شبانگاه
با تو به تصویر آمدن را دوست دارم
در سایه روشن خواب وُ بیداری ، نگاهی
رویای تعبیر آمدن را ، دوست دارم
باران ِ من ، در بی چراغی کوچه ی تنگ
مثل ِتو ، شبگیر آمدن را دوست دارم