دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست
وقتی پزشکی برای «نفع رساندن»
به همکار و رفیق
رادیولوژیست خود، بیمار بی خبر از همه جا
را به او حواله میکند این دزدی است
وقتی راننده تاکسی مسافر شهرستانی ناآشنا
را در شهر دور خودش می چرخاند و دو برابر
کرایه میگیرداین دزدی است
وقتی تعمیرکار ماشین با دست های چرب و
چیلی و درحالیکه عرق پیشانی اش را پاک
میکند، برای تعویض یک پیچ از شما دویست
هزارتومان میگیرد شما نمیدانید و تشکر هم
میکنید، ولی خودش میداند
حق العمل اش پنج هزار تومان است
این دزدی است.
وقتی کارمند مملکت به جای کار میگوید سیستم
قطعه و فیلم دانلود میکند می بیند
این دزدی است
دزدی فقط جیب بری توی اتوبوس نیست
دزدها هم همیشه روی دست شان خالکوبی
های گنده ندارند و کاپشن خلبانی نمی پوشند
دزدها میتوانند بوی خوش ادکلن بدهند
ساعت گرانقیمت ببندند
میتوانند لباس مارک دار بپوشند و حرفهای قلمبه
سلمبه هم پست کنند و بزنند
اما وقت و عمر مردم را بدزدند
وقتی به جای حل کردن مشکل مردم مدام
وعده بدهی
اعتماد آنها را می دزدید. و در ادامه ایمان و دین و
باورش هم به خدا کمرنگ میشود
این دزدیست
وقتی استاد بدون مطالعه وارد کلاس میشود و
برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها میخواهد
یکی یکی بیایند و کنفرانس! بدهند
این دزدی است
وقتی کارخانه داری به جای لیمو
اسید سیتریک می ریزد توی شیشه
و به اسم آبلمیوی خالص به خلق الله میفروشد
این دزدی است
وقتی مامور بهداشتی اینها را می بیند و صورتش
را آنطرف میکنداین دزدی است
دزدهای تابلودار
دزدهایی که دست و پایشان را خالکوبی
اژدها میکنند
به مراتب از دزدهای کت و شلوار پوش
و ادکلن زده شریف ترند
دزدی یعنی
رشوه گیری از ارباب رجوع، دزدی یعنی به
وسیله ی کسی به مقامی رسیدن و
حق دیگران را خوردن
دزدی نکنیم تا مملکتمان اصلاح شود
احساس مسولیت و وجدان داشته باشیم
مطمئن باش چوب خدا صدا ندارد وقتی یکی
مدام پشت سرت دارد آه و نفرین میکند...