فراموش کردم
رتبه کلی: 16


درباره من
رقص آنجا کن که خود را بشکنی
لاهوتیان (whoop )    
   
عنوان: گلکم
گلکم
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 129 بازدید امروز: 129

این تصویر توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
توضیحات:
  می دانم حال و حوصله واگویه های مرا نداری این هم گاهی با تواضع و لطف تمام مرا به نویسش این خواب های پریشان و ناگزیر وا می داری از نهایت مهربانی توست...... اما من دلم گرفته است....من بغض کرده ام ....من دارم توی واژه ها پوست می اندازم.....روزی صد بار دارم می میرم و زنده می شوم.....تو هم گناهی نکرده ای که بخواهی توی این هیری ویری به ناله گوش بسپاری که هر از گاهی مثل یک ویروس مودب توی دل شما بروز می کند ....گلکم....خوبه دور دست من ، دورید و نا پیدا و در این ناپیدایی دوستتان دارم....گاهی آنقدر به من نزدیکید که می توانم آرام سر بر شانه های صبورتان بگذارم و حسرت همه روز های روزی که نداشته ام را زار زار گریه کنم....حسرت حرفهایی که بر لبانم مانده است....حسرت بغض های فرو خورده ای که امانم نمی دهند....

می توانم شالگردن را آرام ازگردنت بر دارم بی آنکه رم کنند آهوان خسته ای که در سرمه ریز چشمهای ات آرامیده اند....می توانم گیلاس بنوشم از متن پیراهنت...از باغستان حوالی شعرهات....از یاقوت گوشواره هات..... از نرمه بارانی که بر گونه هات می نشیند بعد از هر قنوت ...بعد از هر غروب.....می توانم از دروازه سعدی که می گذرم پای همان خانه کلنگی که تو را به اطلسی های شیراز هدیه کرده است بنشینم و از شقاوت دستهایی بگویم که گونه هایت را کبود بوسیده اند....می توانم بی شبیخون هرچه شهر از خنده های شرم آگین دخترکانی بگویم که از ترانه های مادرم شعله می کشند. ...من یک شهرزاد روستایی ام که هزار و یک شب غصه هام از عطر نام تو لبریز است....
 
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۲۰ ساعت 10:19
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)