 |
رتبه کلی: 2000
|
|
|
شهید
فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!
خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو
و مادر و برادر رو کتک میزنه! ، ... تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۲۳ - ۰۱:۴۸
( 20 نظر , 189
بازدید )
از خاطرات یک رزمنده
شوخ طبعی یک رزمنده ایرانی تا لحظه آخر !!! مصاحبه گر : ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود روی زمین افتاد و زمزمه میکرد دوربین
رو برداشتم و رفتم بالای سرش داشت اخرین نفساشو میزد ازش پرسیدم این
لحظات اخر چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت:از مردم کشورم میخوام وقتی
برا... تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۲۳ - ۰۱:۴۵
( 8 نظر , 167
بازدید )
پدر
اشکهایم که سرازیر میشوند......دیری نمی پایدکه قندیل می بندد...عجیب سرد است هوای نبودنت... تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۲۳ - ۰۱:۴۱
( 8 نظر , 187
بازدید )
تنهایی
هی فلانی! دیگر هوای برگرداندنت را ندارم… هرجا که دلت میخواهد برو… فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری… و اما من… بر نمیگردم که هیچ! عطر تنم را هم از کوچه ها... تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۱۴ - ۰۲:۴۵
( 6 نظر , 123
بازدید )
گیسو
دلتنگم!!!نه دلتنگِ تو...دلتنگِ اینکه یه روزی هوامو داشتی...دلتنگِ اینکه هر لحظه به یادم بودی...دلتنگِ هر دقیقه شنیدنِ صِدات...دلتنگِ تا صبح بیدار موندنت،فقط بخاطرِ اینکه دلِ من گرفته...دلتنگِ اینکه اِسمَمو سوالی صدا کنی...دیدی؟؟؟من که دلتنگِ تو نیستم...... تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۹ - ۰۳:۲۸
( 17 نظر , 191
بازدید )
برای تو گیسو
... تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۹ - ۰۳:۱۳
( 7 نظر , 142
بازدید )
یادت بگیرید
دو برادر با هم
در مزرعه خانوادگی
کار می کردند که
یکی از آنهاازدواج کرده بود
و خانواده بزرگی داشت
و دیگری مجرد بود .
شب که می شد
دو برادر همه چیز
از جمله محصول و سود را
با هم نصف می کردند .
یک روز برادر مجرد
با خودش فکر کرد و گفت :
(... تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۳ - ۰۳:۴۷
( 5 نظر , 234
بازدید )
کجای
تو را گم کرده ام
انگار نیستی،نه صدایی از تو است و نه نگاهی
پس بگو چرا نمیکنی از من یادی
من برایت شده ام لحظه ای،گهگاهی
فکر نمیکنم از دوری ام آرامی
در حسرت منی و پریشانی
تو را گم کرده ام و در جستجوی توام ،تا تو را دوباره به قلبم برسانم ،
قلبم نفس میخواهد،باید قلبم را تا لحظه ی پیدا کرد... تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۳ - ۰۳:۳۹
( 2 نظر , 120
بازدید )
تنهایی
در این خانه ی متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد
کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم
و من چون شمع می سوزم
و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند
و من گریان و نالانم
و من تنهای تنهایم
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد
و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم
در... تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۳ - ۰۳:۳۵
( 5 نظر , 108
بازدید )
احازه میدی
اجازه هست عشق تو رو تو کوچه ها داد بزنم؟
رو پشـت بـــــوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟
&... تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۳ - ۰۳:۳۰
( 2 نظر , 111
بازدید )
|
|
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
|