بهمن پسر 26 ساله ای بود که با دختری به نام آرمیتا دوست بود.از دوستی این دو 10 ماهی می گذشت و بهمن روز به روز بهدوست دخترش بیشتر عادت می کرد. تمام این 10 ماه آنانتمام فرصت بیکاری شان را با هم می گذراندند.هر دو دانشجو بودند و اصلا دوستی شان در دانشگاه رقم خورده بود.آنها جوری به هم عشق می ورزیدند که به...
من کتاب مقدس را خوانده ام،تمام خط به خطش را،من جهان را دیده ام
وشنیده ام صدای چرخش روزگار را،من عشق را میان ضربان تند و
آرام قلب ها احساس کرده ام وآموختن را یادگرفته ام و اکنون فهمیده ام
که تو گمشده ی من نیستی وناپیدای جهان،این منم که راه گم کرده ام میان خوابهای
آشفته ام و...
deniz-ashghim
تاریخ درج:
۹۲/۰۶/۲۴ - ۱۳:۵۳ 45 نظر , 734
بازدید
از آن روز که آمدی همیشه قلبم برای با تو بودن میتپیده ، نمیخواهم به لحظه ی رفتنت فکر کنماینک که با تو هستم ، نمیخواهم روزی بیاید که ببینم بی تو هستم ، تو در کنارم نیستی و من در گوشه ای مثل یک برگ خشکیده افتاده ام و بی جان هستممیترسم از کلمه بی وفایی ، وای به آن روزی که بی وفایی ببینممیترسم از جدایی ،...
shaahin- arya
تاریخ درج:
۹۲/۰۶/۳۱ - ۱۲:۰۶ 4 نظر , 187
بازدید
این روزها پشت شیشه های بــارانـیــه فــاصلـــه ....
دوباره دلـــم درجایی میان کودکی ام جا مانده است...
جایی میان خواستن ها و نخواستن ها....جایی میان رفتن ها و نرفتن ها ...
جایی بین........... این نقطه های خالیه قصه های کودکی...
ای کاش میشدهنوز هم زیر گنبد کبود آن روزها به دن...
deniz-ashghim
تاریخ درج:
۹۲/۰۶/۳۰ - ۱۳:۰۴ 26 نظر , 69
بازدید
تنها باشیروز تعطیل باشدغروب باشدباران هم ببارداحساس میکنیبلاتکلیف ترین آدم دنیا هستی...!!وقتی یه آدم میگههیچکس منو دوست نداره ،منظورش از هیچکسیک نفر بیشتر نیست . . .همون یه نفری که واسه اون همـــه کسه !اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است!اینجا گم که می شویبه جای اینکه دنبالت بگردند فراموش...
shaahin- arya
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۲۰ - ۲۲:۳۱ 4 نظر , 269
بازدید
وقتی قراره که من برات نقش زاپاس رو بازی کنم
ازم انتظار نداشته باش که
دعایی غیر از پنچر شدنت ، برات بکنم !
بهینه رفتار کردی ولی من از همه چیزم گذشتم ؛ برچسب سبز رنگ انرژی مبارک قلبت باشد !
تـــــو مـــــرا نـادیــــده بـگـی...
عادت ندارم درد دلم را ،به همه کس بگویم ..! ! !پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ،تا همه فکر کنند . . .نه دردی دارم و نه قلبی
دلتنگم،مثل مادر بی سوادیکه دلش هوای بچه اش را کردهولی بلد نیست شماره اش را بگیره.
گنجشک می خندید به اینکه چرا هر روزبی هیچ پولی برایش دان...
سکوت تنها
تاریخ درج:
۹۲/۰۶/۰۴ - ۱۵:۱۱ 4 نظر , 202
بازدید
شب بود ...
شبی از جنس تلالو ماه در حوضچه ی اکنون...
که آسمان خواند قصه ی هزار هزار ستاره ی
دنباله داری را که...
در تمام شب های به خواب رفته ی زمین...
در لفافه ی نقره ایه شب ... در نفس آخرین ستاره ها...
که همان حوالیه آسمانی از جنس فریاد است می درخشد...
نگاهم را...
deniz-ashghim
تاریخ درج:
۹۲/۰۶/۰۳ - ۱۱:۳۲ 38 نظر , 532
بازدید
کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرورشکست، عابری خنده کنان می آمد...
تکه ای ازآن را بر می داشت...
مرحمی بر دل تنگم می شد...
اما امشب دیدم...
هیچ کس هیچ نگفت، قصه ام را نشنید...
از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم
کمتر است؟؟
&nbs...