فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 15125


درباره من
مثبت اندیشیدن را بیاموزیم زیرا:
مثبت اندیشیدن را بیاموزیم زیرا: آینده را تصاویر ذهنی ما می‌سازد و تصاویر ذهنی ما، به‌سوی ما باز می‌گردند، و به یاد داشته باشیم که: ناامیدی دیواریست محکم، که پشت آن یک پرتگاه است و امید جاده‌ایست روشن که به مقصود نهایی، منتهی می‌شود... ...
میانا جیرانی تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۱۴ - ۱۶:۱۹ 5 نظر , 444 بازدید
hatmaaan bekhooomid
طولانیه ولی بخونید ضعیفه! دلمون برات تنگ شده بود...اومدیم زیارتت کنیم! دختر : تو باز دوباره گفتی ضعیفه؟؟؟ پسر : خوب... «منزل» بگم چطوره !؟ ... دختر : واااای... از دست تو!!! پ: باشه... باشه...ببخشید «ویکتوریا» خوبه ؟ ... د: ...
o-0 A.L.l.E.I.n 0-o تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۱۶ - ۰۲:۳۷ 68 نظر , 545 بازدید
فراموش شده...
فراموش شده...
به سلامتی دو بوســـــــــــــــــــــــه.........
توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت : می خورم به سلامتی 2 بوسه !! بعد همه خندیدن و هم همه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم 2 بوسه ؟!! گفت :اولیش اون بوسه ای که مادر بر گونه بچه تازه متولد شده میزنه و بچه نمی فهمه ! دومیش اون بوسه ای که بچه بر گونه مادر فوت شدش میزنه...
گیسو مرادی تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۱۵ - ۰۰:۲۰ 30 نظر , 464 بازدید
سکوت....
سکوت هایت گوشم را میخراشد ! __________________ -------------------------------------------------------------------------------- می بینی؟ گاهی حرف ها ریتم ندارد وزن ندارد آهنگ ندارد سکــوت است خوب گوش کن فقط درد دارد درد درد... __________________ انتظار لحن خ...
نجوا آرام تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۱۴ - ۱۵:۵۴ 12 نظر , 253 بازدید
دلم تنگ شده......
دلم تنگ شده...... برای وقتی که میگفتی:دلم واست تنگ شده دلم تنگه: برای بودنت شایدم لبخند خودم دلم برای همه چیز تنگ شده جز:نبودنت روزی میرسدکه بی تفاوتی هایت را باجای خالیم حس کنی و....... شاید در دلت بگویی:کاش اینجا بود....... ان وقت است که میفهمی..... چقدر زود دیر میشود.....
آزارم میده خاطرات تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۱۷ - ۱۹:۲۱ 39 نظر , 566 بازدید
جوون تر که بودم !
جوون تر که بودم یکی عاشقم بود منو که نمیدید دلش میگرفت زودمیگفت خیلی وقته دلم پا به پاته میگفت هر جا باشی نگاهم به راتهمنم بچه بودم دلم پر پرش شد بهش اینو گفتم اونم باورش شدخلاصه نشستیم یه رویا کشیدیم واسه زندگیمون چه خوابایی دیدیمبه هم قول دادیم که با هم بمونیم تا هر جا که میشه تا ...
GrunGe BoY تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۰۸ - ۲۰:۴۸ 11 نظر , 609 بازدید
غرور
غرور
تنهایی...
وقتی که دیگر نبود، من به بودنش نیازمند شدم، وقتی که دیگر رفت، من به انتظار آمدنش نشستم، وقتی که دیگر نمی ‌توانست مرا دوست بدارد، من او را دوست داشتم، وقتی او تمام کرد، من شروع کردم، وقتی او تمام شد، من آغاز شدم، و چه سخت است تنها متولد شدن، مثل تنها زندگی کردن است، مثل تنها مردن است ......
QuE Me MuEra. تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۰۸ - ۱۳:۱۹ 7 نظر , 33 بازدید
به دست آوردن روز،ماه و سال تولد
عدد ماه تولد خود را انتخاب کنید.ضرب در 100 کنید . به اضافه ی روز تولد کنید . ضرب در 2 کنید . به اضافه ی 6 کنید . ضرب در 5 کنید . به اضافه ی 4 کنید . ضرب در 10 کنید . منهای 340 کنید . به اضافه ی سن خود کنید . دو رقم اول سن / دو رقم دوم روز تولد / ی...
جیگیلی میگیلی تاریخ درج: ۹۱/۱۱/۱۲ - ۱۵:۱۸ 0 نظر , 210 بازدید
غم نامه ..................... جایی ندارد
غم نامه ..................... جایی ندارد
زندگی بدون امید بی آرزوست ...
;کد کلیک کنید قلبی در این سو در گوشه ای تنهای تنهاست و به انتظار تو است … به عشق تو این روزهای سرد و نفسگیر را می گذراند و به امید دیداری دوباره با تو لحظه های پر از دلتنگی و تنهایی را پشت سر می گذارد… قلبی در این سو دیوانه تو است و بدجور دلتنگ آن قلب مهربان تو است &helli...
deniz-ashghim تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۱۱ - ۱۵:۲۴ 83 نظر , 1446 بازدید
ای کاش کمی مرا میفهمید منو یکی که چقدر تنهام
♥♥♥ نمی نویسم چون میدانم هیچ گاه نوشته هایم را نمی خوانی!! نگاهت نمیکنم چون تو اصلا نگاهم نمیکنی صدایت نمیزنم چون اشک ها ی من برای تو بی فایده است فقط می خندم چون تو در هر صورتی میگویی من دیوانه ام ورفتی وبه امدنت نیندیشیدی به سادگیم به سادگی خندیدی ...
mohsenmeto تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۰۷ - ۱۷:۱۴ 7 نظر , 509 بازدید
جان من تا آخرش بخون
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می‌کرد.از این خانه به آن خانه می‌رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می‌کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقد...
QuE Me MuEra. تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۱۱ - ۲۱:۴۶ 10 نظر , 38 بازدید
درویش
درویش
آهای پسر سرزمین من...
آهای پسر سرزمین من... پسر سرزمین من : دیروز مردان غیور سرزمینم مردانه در میدان میجنگیدند . . . معلوم هست کجایی ؟؟ خیلی وقت است تو را گم کرده ایم !!! امروز داری توی آرایشگاه ها ابرو بر میداری مو رنگ میکنی ، دماغت را سر بالا میکنی در جستجوی ..... هستی !!!!! آهای پسر سرزمین م...
عشق ابی 1 تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۰۶ - ۱۳:۱۷ 46 نظر , 1242 بازدید
غروب می شود باز
; کلیک کنید غروب می شود باز… بدون هیچ نگاه منتظری… بدون هیچ دست گرمی که فنجانی چای تعارفت کند! و من تنهای تنها به دور دستهای این شهر سربی خیره می شوم به تنهایی و غربت خود میان این همه چراغ های روشن مات می مانم واز خود می پرسم که چرا هیچ کسی انت...
غروب دریا تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۱۱ - ۱۲:۱۹ 69 نظر , 1737 بازدید
جدایی....
از جداشدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدا نگهدار بنویس مهلت موندن یه نفس بود سهم من از همه دنیا یه قفس بود بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم سر رو...
سکوت افتابی تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۱۵ - ۱۶:۳۳ 5 نظر , 247 بازدید
نفرین به عشق
الهی بمیری که دیگر بدونم کجاییبدونم ز عالم جداییالهی بمیرینخنده به چشمت نگاهینمونه نگاهت به راهینخنده به چشمت نگاهینمونه نگاهت به راهینگیری تو جامی ز هر دستیننوشی می از دست هر مستیتا نمونه درون دل دگر هوسیتا نریزه به پایت سرشت کسیتا نبینی دگر گریه های مراتا ندونه کسی ماجرای مراالهی بمیریاین منم که ه...
مهتاب عشق تاریخ درج: ۹۱/۰۹/۰۹ - ۱۴:۴۰ 22 نظر , 234 بازدید
تاکجا باید رفت؟ تاسپیدار بلند یا بلندای افق؟
; کلیک کنید واژه های زندانی به شوق کوچیدن به قفس ذهن، بال و پر می کوبد. برای نوشتن دیر است و برای کوچیدن دیرتر... چقدر فاصله زیاد است از نگاه من تا سایه تو... باید می آمدم... باید می رفتم... دیر شد ... فرصت ها از دست رفت... چمدانم و کتابی پر از شعر عبث ... حاصل تک تک این ثانیه...
deniz-ashghim تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۰۷ - ۲۲:۴۷ 81 نظر , 1200 بازدید
اندکی صبر سحر نزدیک است
شب سردی است و من افسرده راه دوری است و پایی خسته تیرگی هست و چراغی مرده می کنم تنها از جاده عبور دور ماندند زمن آدمها سایه ای از سر دیوار گذشت غمی افزود مرا بر غمها فکر تاریکی و این ویرانی بی ...
نشانی از بی نشان ها تاریخ درج: ۹۱/۰۸/۱۹ - ۲۱:۴۰ 1 نظر , 246 بازدید
تحمل کن آقا میاد بابا هم با او میاد
و تو چه میدانی ؟سه ساله بود که پدرش آسمانی شددانشگاه که قبول شد همه گفتند " با سهمیه قبول شده " ولی هیچ وقت نفهمیدند ، کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد " بابا "یک هفته در تب سوخت ...
خادمین شهداء تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۰۹ - ۲۰:۵۶ 51 نظر , 903 بازدید
bekhonid
bekhonid
می فهمد ..!
Hi Welcome..! گمانم اشک هایم را نم دیوار می فهمد ..! شکستن زیر باران را خم دیوار می فهمد ..! تمام حرف های خیس و تب دار نگاهم را ..! سکوت تلخ و گنگ و مبهم دیوار می فهمد ..! سرود غصه ها را با دلی پر سوز می خوانم ..! ...
Arghavan(*) تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۰۳ - ۱۹:۱۷ 34 نظر , 303 بازدید
قسم سهراب
قسم سهراب
برگرد
امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند … چشمانم بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد … آخ که چقدر تنهایم … دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته شده است … رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته &hel...
نازی خانم تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۴ - ۲۲:۵۳ 10 نظر , 953 بازدید
.:::تقدیم به 951 دوست گرامیم:::..
.:::تقدیم به 951 دوست گرامیم:::..
شهریار نمادی از عشق به زبان مادری و تعهد به زبان رسمی
سلام دوستان ، امروز با اجازتون خواستم در مورد یکی از فرزندان فرهیخته ترک ایران زمین بنویسم. محمد حسین بهجت تبریزی معروف به شهریار .شهریاری که هم شعر ترکی اش قلب هر ترک زبان ایرانی و خارج ایران را به لرزه در می آورد و شعر فارسی اش از او حافظ معاصر ساخته است.شهریاری که پان ا...
شاهین پورباقری تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۰۴ - ۱۵:۱۸ 31 نظر , 1489 بازدید
درد دل با مادر
یکی انگار داره دل رو به یه جای قریبی می کشونهاون که با چادر خاکی گناهای همه رو می پوشونهانگاری دست خودم نیست انگاری داره دلم باز بهونهچشم گریون مثل بارون می چکند اشکای من دونه دونهعمریست این در و اون در زدم هیهمه جا سر زد این دل اما نشدهر چی بدی بود دیدم مادر خوشی بود چشیدم مادر در وانشدیا...
خادمین شهداء تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۰۶ - ۱۸:۴۱ 12 نظر , 606 بازدید
شعر شطرنج
شعر شطرنج
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (4)