فراموش کردم
رتبه کلی: 3208


درباره من
دیده بودم به آرامی
دستهایم را
به آسمان بلند کردم
پاهایم از زمین جدا شد
پرواز کردم تا آن دورها
و نزدیک به خود...







اکانتهای من فقط و فقط:
Naturalism
S-pegasus






Sadaf (Naturalism )    
آلبوم: بایگانی
   
عنوان: گُلِ پونِه
گُلِ پونِه
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 154 بازدید امروز: 154

این تصویر توسط میثم عظیمی. بررسی شده است.
توضیحات:


از زبان لاهوتیان:


دعوتی دشت بودم و ......

کوله بارم ، همه عشق ......

کو آن تشنه ای که به کامش ریزم .....

رفتم بر در آستان خدا .....

آسمان و ابر و خاک و درخت و خنکای هوا ....

در حضور عروس سراسر زرد و نارنجی پوش خزان ....


من چشمم خیره به دنیای پر هیاهوی سکوت .....

سکوت ، محو تماشای کودک بازیگوش درون ام .....

من ، از خود بیخودی که خود گم کرده باشم .....

دشت ، آن میزبان همیشه مهربان .....

که گم گشته ترین ها را عزیز تر می دارد ......

و آشیانه مورچه ای با تلی از سنگریزه در اطرافش .....

و من تیمم کردم به سنگریزه ها .....

در محضر خدای مورچه های کارگر ....

و آرزویی در قلبم شکوفا شد .....

کاش می شد مورچه کارگری شوم .....

و در آن لحظات شیرین .....

سری به آشیانه آنها زنم .....

و خنده ای به شیرینی شهد گل .....

چهره ی خلوصم را عاشق تر کرد ....

بوسه بر پاهای بی کفش مورچه کارگر خواهم زد ....

در دنیای خیال .....

به گمانم ، آنهمه رفتن و آمدن و بار کشیدن ....

پاهایش را تاول زده .....

باید آهسته از او پرسید .....

و ........

عالیجناب دشت ، همچنان پا برجا و مست ....

از هیاهوی دشتیان ......

و من آن میهمانی که دشت ، همراه آفتاب ارغوانی غروب ......

بدرقه ام کرد تا خانه ......

زندگی عشق است و بس .....





[ آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش ]

برای لاهوتیان
 
 
 
 
درج شده در تاریخ ۹۷/۱۰/۰۲ ساعت 21:52
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)