فراموش کردم
رتبه کلی: 3208


درباره من
دیده بودم به آرامی
دستهایم را
به آسمان بلند کردم
پاهایم از زمین جدا شد
پرواز کردم تا آن دورها
و نزدیک به خود...







اکانتهای من فقط و فقط:
Naturalism
S-pegasus






Sadaf (Naturalism )    
آلبوم: Endless
   
عنوان: تکینگی.
تکینگی.
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 190 بازدید امروز: 187

این تصویر توسط محراب عبوسی بررسی شده است.
توضیحات:
جهان قابل رویت حدود 15 میلیارد سال سن دارد.در آغاز،همه ی محتوای امروز جهان از جمله تمام فضای درون آن،در نقطه ای بی اندازه کوچک،شاید به قدر نوک سوزنی،تکیده شده بود.
این تکینگی در حدی باورنکردنی چگال،و در حدی غیرقابل تصور داغ بود
(دست کم 10 بتوان 29 یا اینکه بهتر است بگوییم 100،000،000،000،000،000،000،000،000،000 درجه ;)

سپس این نقطه،طی رویدادی که مه بانگ یا انفجار بزرگ نامیده میشود فرو پاشید و شروع به پخش شدن کرد،این رویداد دارای عنوانی فریب دهنده است !
چرا که در واقع هرگز انفجاری رخ نداد،بلکه تنها جهان تکیده در [خویش] و هر چه که با آن بود،ناگهان با سرعتی زیاد منبسط گشت.



آنچه که پس از آن رخ میدهد
بستگی به اندازه ی ستاره دارد.
ستاره‌ی بزرگ
به فروپاشی و انقباض ادامه میدهد،داغ تر و داغ تر می شود و هسته های عناصر سنگین تر و سنگین تری ایجاد می کند،تا وقتی که ارام ارام هسته های اهن ایجاد شوند.هسته های اهن مانند عناصر سبک تر هم جوشی نمی کنند.پس هنگامی که میزانی بحرانی از اهن انباشته شد،[قلب ستاره]بر اثر گرانش فرو میشکند و موج پدید آمده از ان موجب انفجاری مهیب در طبقات بیرونی ستاره می شود که ما ان را [ ابر نو اختر ] می نامیم.




(26سده عقب تر،زمان لائوتسه.نخستین فصل کتاب تائوته چینگ)
تائویی که بر زبان آید ، حقیقت ازلی نیست
زیرا تائو بزرگ تر از آن است که نامی پذیرد.
آسمان و زمین نیز از چیزی بی نام زاده شدند،
اما پس از آن نام ها بودند که مادر دیگر چیزها شدند.
ما در اندیشه ی نامیدن اشیا مانده ایم و
نمی دانیم که این ها همه سایه های جسمی لطیف اند.
وقتی می توان به ان دست یافت که فراتر از نام ها بنگریم.
این دو چشمه از یک آب خورند،
راز آلود و ژرف،چه آن بی نام و چه این همه ی نام ها.
و در ژرف ترین و رازآلود ترین اعماق ان،
دروازه ایست به حقیقت راستین.







هر نفس اینجا چو تیغی باشدت/هر دمی اینجا دریغی باشدت
اه باشد،درد باشد،سوز هم/روز و شب باشد،نه شب نه روز هم
از بن هر موی این کس نه به تیغ/میچکد خون می نگارد ای دریغ
آتشی باشد فسرده مرد این/یا یخی بس سوخته از درد این
مرد حیران چون رسد این جایگاه/در تحیر مانده و گم کرده راه
هرچ زد توحید بر جانش رقم/جمله گم گردد ازو گم نیز هم
گر بدو گویند مستی یا نه ای/نیستی گویی که هستی یا نه ای
در میانی یا برونی از میان/برکناری یا نهانی یا عیان
فانی ای یا باقی ای یا هر دوی/یا نه ای هر دو توی یا نه توی
گوید اصلا می ندانم چیز من/وان ندانم هم ندانم نیز هم
عاشقم اما ندانم بر کی ام/نه مسلمانم نه کافر،پس چی ام
لیکن از عشقم ندارم آگهی/هم دلی پر عشق دارم هم تهی




تصویر از خودم
 
 
 
 
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۶/۰۶ ساعت 16:06
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (1)