درباره من

خب
تقریبا همه و حتی خودش میدانست کح من عاشق مردهای سردم . مثل نفس کشیدن بعد آدامس اکالیپتوس ...تلخ تلخ ! مثه ترکیب عطرو قهوه ( بماند که هرگز این دو مخلوط نمیشوند )
همیشع دست هایشان را توی جیبشان میگذارند
همیشه همان مارک سیگار را میخرند و از قبل همه چیزشان پیش بینی شده است
مثلن همین حالت انگشتانشان دور سیگار یا حتی تن صدایشان وقتی نام آدم یا نزدیک ترین دوستش را صدا میزند ...
همه شان یک هارمونی خاص و ثابت دارد :)
مردهای سرد جوری رفتار میکنند کح انگار این آخرین فرصت برای دوست داشتنشان هس . آغاز ندارند همیشه میانه راهند
کلمات گل و بلبل بکار نمیبرندو برای "عزیزم"گفتن هایشان هم حساب و قاعده دارند
همان هایی کح سکوتت را ،طرز نگاهت را ، اهنگ های توی گوشت را می فهمند
و واخعن هم آنکه بی گفتع کند حال مرا فهم کوجاسسس ؟= ))
...

او مرد سرد من است .
هیچ وخت بی پرده نگفتع است دوستت دارم ولی دیروز که دیدمش بافت یقه اسکی طوسی ای را پوشیده بود ، که مادرش گفته بود به او نمی آید، اما من برایش خریدع بودم *_*
ازون دست مردها که در جواب
" جا سیگار رو شکم ، سرت رو شونم
دس بکشم لا موهات ، دردت ب جونم "
از تو انتظار گفتن باشع را دارند ، بی هیچ لوس بازی اضافه ای !
آنها به همان باشع خشک و خالی و ابروهای بالا انداخته ی تو بسنده میکنند تا رویاهایشان را بسازند ولی هرگز دم میزنند
البته شاید نیمه شب ها حرف های دلشان را بزنند و یکهو یادشان بیفتد، عکسها کح جواب نمیدهند :/ =))
از آن مردهاییست کح میتوانم کیلومترها با او قدم بزنم ، با تک تک تارهای صوتی ام بخندم و ولوم ماشین را هی بدهم بالا و بالاتر...( ازین دس دیوانگی ها )
اما همین که میرود درد زانو سراغم می آید، گلویم میسوزد و سرم از آن همه شلوغی بی او منفجر میشود ، طوریکه من عاجز از گفتن و خلق از شنیدنش ؛)
شاید مسخرع ب نظر برسد ولی تا به امروز صدبار به او گفتم که اگر قید مرا بزندو برود سراغ این مارهای خوش خط و خال
مثه یتیمی میشوم که فحش پدر خوردع !
حق من این نیست باد برگ هایم را ببرد و روی شانه های درخت دیگری بگذارد
( جان من است او ، مخ نزنینش -__- )
راستش را بخواهید بیشتر ازینکه نگران رفتن اون باشم ، نگران تکه ای از او هستم که در من جا میماند ، برای همیشع !
آخر میدانید چیست ؟
میگویند آدم ها بعد مدت طولانی که از کما بیرون می آیند اولین چیزی که میگویند یک اسم است !
امیر ،سارا ،حسین ، مریم ،یا حتی اسم خودت .... هرکدام ازین ها ممکن است اولین اسمی باشند که بعد از به هوش آمدن یک آدم با لب های خشک و صدای منقطع شنیده میشوند
اون اینجاس (اشاره به سرم)
اینجاس ( اشاره به قلبم )
یک اسم هایی هست بیشتر ازینکه اسم آدم دیگری باشند ، اسم تو میشوند
و برای اینکه خودت دوبارع زنده شوی ، برای به هوش آمدنت باید صدایشان کنی
و خب حالا تقریبا همه و حتی خودش میدانند کح هر بار بیدار شوم ، صدایش میکنم !
3?

پ.ن : چخد خوبع کح میدونین حتی اگع مال همم نباشین و نشین ، تا ابد مثه یه کراش عمیق عشقی باقی میمونین = ))

_MahSa_  
 
 

درج شده در تاریخ ۹۵/۱۱/۱۷ ساعت 00:54

کاربران آنلاین (0)