فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 7097


درباره من
تقدیم به مهدی باقری (جوانی و امید ...)
جوانی در برابرم گام برمی داشت و من او را دنبال می کردم،تا آن که به دشتی در دور دست رسیدیم. آن جا از حرکت ایستاد وبه ابرهایی که در افق دوردست،همچون گله ای از بره های سپید رنگ در هوا شناور بود خیره شد. آن گاه به درختانی که شاخه های برهنه شان به سوی آسمان نشانه رفته بودند و گویی مشغول ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۹ - ۰۰:۵۹ ( 0 نظر , 193 بازدید )
تقدیم به مهدی باقری (ثروتمند)
هر وقت خواستی بدانی چقدر خوشبختی پول هایت را نشمار..؟ قدری اشک بریز............! دست هایی را که برای پاک کردن اشک هایت می آیند بشمار. ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۷ - ۲۳:۵۲ ( 2 نظر , 220 بازدید )
تقدیم به مهدی باقری (تکان.؟)
همه برایم دست تکان دادند اما ... کم بودند دستانی که تکانم دادند..!؟ ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۷ - ۲۳:۴۷ ( 0 نظر , 237 بازدید )
تقدیم به مهدی باقری...(بردگی...؟)
از نظر انسان ها سگ ها حیواناتی با وفا و مفید هستند ولی از نظر گرگ ها ، سگها گرگهایی بودند که تن به بردگی دادند تا در آسایش و رفاه زندگی کنند...! چگوارا ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۵ - ۱۸:۲۶ ( 0 نظر , 317 بازدید )
تقدیم به مهدی باقری...(اطاعت..؟)
با تمام وجود گناه کردیم نه نعمت هایش را از ما گرفت نه گناه ما را فاش کرد.! اگر اطاعتش کنیم چه میکند...؟ ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۵ - ۱۸:۲۱ ( 0 نظر , 252 بازدید )
تقدیم به مهدی باقری...(حقیقت و دروغ)
روزی دروغ به حقیقت گفت؛ میل داری با هم شنا کنیم؟ حقیقت فریب اورا خورد و هر دو به کنار ساحل رفتند..! حقیقت فورا لباسش را در آورد و به داخل آب فرو رفت و دروغ حیله گر فورا لباس حقیقت را پوشید. از آن روز به بعد حقیقت همیشه عریان وزشت است ودروغ در لباس حقیقت زیبا وفریبنده.......
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۵ - ۱۷:۵۹ ( 1 نظر , 255 بازدید )
تقدیم به مهدی باقری...(در آستانه معبد) - انجمن اتاق آبی
لبانم را با آتش مقدس،تطهیر وپالایش کردم،تا از عشق سخن گویم، اما هیچ واژه ای نیافتم.! آن هنگام که عشق برایم آشنا شد،واژگان در نفسی ضعیف جای گرفتند و ترانه قلبم به سکوتی ژرف فرو رفت. آه، ای شمایانی که درباره عشق از من سوال می کنید ومن از اسرار وعجایب وشگفتی هایش برای تان سخن گفت...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۴ - ۱۰:۴۶ ( 1 نظر , 300 بازدید )
تقدیم به مهدی باقری...(بال های شکسته)
زیبایی واقعی در تفاهمی معنوی وروحانی نهفته است که نام آن همانا عشق است وصرفا می تواند میان مرد و زن وجود داشته باشد وبس.. جبران خلیل جبران ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۲۴ - ۰۹:۳۸ ( 1 نظر , 220 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)