« غوغای ستارگان»
امشب در سر شوری دارم امشب در دل نــوری دارم
باز امشب در اوج آسـمانم
رازی بـاشـــد بـا ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم
از این عالم گویی دورم
از شـادی پـر گـیرم کـه رسـم بـه فلک
سرود هستی خوانم در ب...
" تو باشی خدا می شوم "
نه مالک یومالدین
ایاک اعبدُ و ایاک استعین
راه دیگری نمیشناسم
مستقیم
به خانهات میآیم
تنت را میپرورم و دنیا را
با دستهای مهربان تو
میآفرینم،حتی خودم . . . !
...
"بیا برگردیم به عصر حجر"
بیا برگردیم به عصر حجر
بیا پایاپای معامله کنیم
مثلاً من سیب شکار کنم
تو سرم را توی دامنت بگیر
من اسب رام کنم
تو روی دیوار تنم نقاشی بکش
با انگشت طلوع خورشید را به من نشان بده
غروب خودم در تنت غر...
" خواب "
هرشب خواب می بینمسقوط می کنم از یک آسمانخراشو تو از لبه آنخم می شوی و
دستم را می گیریسقوط می کنم هرشباز بام شبو اگر تو نباشیکه دستم را بگیریبدون شکصبحگاهجنازه ام رادر اعماق دره ها پیدا می کنند...
"""""...
""""""""""""""
کلبه تنهایی
""""""""""""""
" سکوت "
سکوت که میکنم میگویی خــــداحافظ !لطفا دیگر سکوت هایـــــــم را تفسیر نکناگر می توانستی معنی آن هـــــــا را بفهمی که،کارمان بــــــه خداحافظی نمی کشید . . . !...
" لبخند او "
خداونداتمام حرف های جهان یک طرف
این راز یک طرف:
آیات شما
چه قدر، شبیه به لبخند اوست!
"""""""""""""""""""""""""""""""
"""""""""""""""""""""""""""""""
" ابر "
&...
"آبستن"
شبها به پهلو می خوابم و پاهایم را در شکمم جمع می کنم "جنین گونه!" به این امید که فردا با طلوع آفتاب دوباره متولد شوم اما در عجبم که سالهاست بستر مرا آبستن است ، ، ، و منگستاخانه نه سقط می شوم نه متولد ، ، ،
"زندگی"
زندگی آب روان...
راز گل شقایق
شقایق گفت با خنده نه تبدارم، نه بیمارمگر سرخم، چنان آتش حدیث دیگری دارم گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه و من بی تاب و خشکیده تنم در آتشی می...