هم خواب رقیبانی و من تاب ندارم
بی تابم و از غصه این خواب ندارم
دلتنگمو با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه افاق به دلتنگی من نیست
بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
پیش تو بسی از همه کس خوار ترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند... تاریخ درج: ۹۵/۰۳/۳۰ - ۱۱:۴۱( 0 نظر , 186
بازدید )
بغض بی وقفه امونمو برید گریه بارونه منو کسی ندید تو به داد من برس …
توی این حادثه های بی امون یه نفر به داد قلبم نرسید تو به داد من برس…
وقتی از ترانه بارون ِ نگاه سهم من حتی یه بیت ساده نیست وقتی تو بهت و حراس جاده ها کسی هم پای منه پیاده نیست باید از نو دل سپرد ای هم وطن وا... تاریخ درج: ۹۳/۰۴/۰۳ - ۱۴:۲۴( 6 نظر , 136
بازدید )
این آهنگ و وقتی میذاشتم که احساس میکردم برمیگرده پیشم
معلوم نشد چیکار کردم با این دل عاشقم
دلی که عاشقه اما عشقش از دستش رفته
خودم از دست دادم
خودم کردم که لعنت بر خودم باد :-( :"( ... تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۳۰ - ۱۸:۴۲( 1 نظر , 125
بازدید )
برای با تو بودن، یه راهی پیدا می کنم
موهاتو می بافی ببین، دونه دونه وا می کنم
من مگه می ذارم بگی، که دنیا رنگ غم بشه
یخ می زنه دستام اگه، گرمیِ دستات کم بشه
من مگه می ذارم بری، برای چی دلواپسی
یه جا تو قلبم داری که، نمی دمش به هیچ کسی
اونقده عاشقت شدم، همه حسادت می کنن
... تاریخ درج: ۹۲/۱۰/۱۵ - ۱۶:۲۱( 10 نظر , 165
بازدید )
شب اول جدایی مثل هر بار
نمی خواستم حرفاتو جدی بگیرم
گفتم آروم میشی فردا برمیگردی
گفتی احساسمو از تو پس میگیرم
شب اول جدایی مونده بودم
بین عشق تو و این غرور بی جا
یه دلم میگفت نمیره نمی تونه
یه دلم میگفت نزار بره از اینجا
هفته ها رفت و دیگه فردا نیمومد
مدت زیادی چشماتو ند... تاریخ درج: ۹۲/۱۰/۰۳ - ۰۰:۵۲( 6 نظر , 140
بازدید )
زمانه همچو گذریست باید از این سفر گذشت
نه راه پیش دارم نه راه پس باید از این سفر گذشت
قسمت ما دربه دریست سهم ما خوش باوریست
توی راه زندگی مقصد ما دربه دریست
فکر راحت نفسی خوش دل من می طلبد
قفسی با در باز ترانه ای از لب ساز
قصه ی شهر فرنگی دروغ بود
ستاره های آسمونش بی فروغ بود
... تاریخ درج: ۹۲/۰۹/۲۹ - ۱۶:۴۶( 3 نظر , 137
بازدید )
خدایا ببین این دو چشم پر آبم
ببین این دو چشم نرفته به خوابم
در این ظلمت شب در این بی قراری
نصیبم نکردی به جز آه و زاری
چرا سرنوشتم ز غم زاده ای؟
چرا قلب عاشق به من داده ای؟
سخن های ناگفته ی من خدایا
در ای سینه ی خسته تا کی بماند؟
خدایا صبوری دل را طبیبم
چگونه نبیند چگونه نداند؟
چرا سرنوشت... تاریخ درج: ۹۲/۰۹/۱۰ - ۱۲:۰۰( 4 نظر , 168
بازدید )
روزی که می نشیند هنوز کنار همان درختی که نامش را دست های تو می دانند و گیسوان من . شب که بلند می شود وماه قدم می زند می نشینم و برای کال ترین آرزوی زمین رویا می بافم. کنار پنجره می آیم تا نامه ی تازه ام را ستاره بنویسد بگذار بگویم تو رفتی و گل های پیراهنم کوچیدند تو کوچیدی وبادها رفتند..... تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۱۴ - ۱۰:۰۷( 6 نظر , 639
بازدید )