اززمین خسته ام ...خدایا! برای گفتن چیزی ندارم،اما برای شنیدن حرفهای توگوش بسیار... می شود من بغض کنم و توبگویی: مگرخدایی نداری که اینگونه بغض می کنی؟  ...
تاریخ درج: ۹۴/۰۲/۳۰ - ۲۳:۵۱ ( 8 نظر , 152 بازدید )

  روز ها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می‌گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می‌گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه‌هایش را می‌شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می‌دارد.   و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نش...
تاریخ درج: ۹۴/۰۲/۲۱ - ۱۴:۴۳ ( 5 نظر , 113 بازدید )

  چرا زمن بریده ای  بنده پر خطای من؟ چرا صدا نمی زنی خدای من خدای من؟ مگر زمن چه دیده ای مگر بدی کشیده ای؟ چرا صفا نمی کنی به ذکر دلربای من؟ اگرچه کرده ای خطا تباه کرده ای عطا بیا بیا دوباره   ای  بنده بی وفای من دعای توست مستجاب سحر دهم تو را جواب! به عشق روی بو ترا...
تاریخ درج: ۹۴/۰۲/۱۸ - ۰۰:۴۷ ( 4 نظر , 116 بازدید )

  مهربانی ساده است،ساده تر از آنچه فکرش را بکنی؛کافی است به خودت ایمان داشته باشی و به معجزه مهر ... کافی است به دستهایت فرمان دهی تا به جای تنبیه،آرام بر سر کودک سرکش کشیده شوند و موهایش را قلقلک دهند...کافی است به چشم هایت بیاموزی که چشم آیینه روحاست،و عشق و مهربانی را میتوان با نگاه در تما...
تاریخ درج: ۹۴/۰۲/۱۱ - ۰۰:۲۲ ( 2 نظر , 113 بازدید )

ااگه میخاین یه مدت هیشکی باهاتون کار نداشته باشه... اگه میخاین یه مدت تو آرامش کامل باشین... گه دلتون گرفته... اگه دغدغه فکریتون زیاده... اگه احساس تهی گری میکنین... اگه میخاین از همه حتی نزدیکاتون دور باشین.. کلا اگه میخاین خودتون باشینو خداتون... لپ تاپو گوشی رو بندازین گوشه اتاقتون برین اع...
تاریخ درج: ۹۴/۰۲/۰۹ - ۱۹:۵۸ ( 2 نظر , 104 بازدید )

  فرشته ار شیطان پرسید:قوی ترین سلاح تو برای فریفتن انسانها چیست؟! شیطان گفت به آنها می گویم:هنوز فرصت هست. شیطان پرسید:قدرتمندترین سلاح تو برای امید بخشیدن به انسانها چیست؟ فرشته گفت:به آنها می گویم:هنوز فرصت هست.  ...
تاریخ درج: ۹۴/۰۱/۳۰ - ۲۰:۱۵ ( 4 نظر , 109 بازدید )

سلام بچه ها.... این موضوع خیلی وقته ذهنمو درگیر کرده بود واین جنجالو به کلاسم کشوندیم ولی متاسفانه اساتید  دروس معارف پاسخ قانع کننده ای ندادن... هر مطلبو کتابی هم خوندم همراه با شبهه بود.... می گفتن عثمان قبل ازدواج با ام کلثوم دست زده و ام کلثوم عصبانی شده و...که انشا...بعدا بازش میکنم... ...
تاریخ درج: ۹۴/۰۱/۲۹ - ۰۰:۲۱ ( 1 نظر , 150 بازدید )

  عصرپنج شنبه بود داشتم واسه امتحان میانترم میخوندم...   تلفن زنگ خورد گوشیو ورداشتم پسر خاله ام بود اروم ولی مضطرب گفت مامانم اونجاس ؟! گفتم :اره گفت نذار بفهمه با من حرف میزنی بدو یواشکی بیا طبقه پایین خونه ما !! گفتم  نمیتونم الان  کاردارم ... گفت التماست میکنم بگو میرم...
تاریخ درج: ۹۴/۰۱/۲۸ - ۲۰:۱۶ ( 10 نظر , 123 بازدید )

  حکیمی به دهی سفر کردزنی که مجذوب سخنان وی شده بود ار او خواست تا به مهمانی وی برود . حکیم پذیرفت. کدخدای دهکده هراسان خود را به حکیم رسانیدو گفت:این زن،هرزه است به خانه ی او نروید. حکیم گفت:یکی از دستانت را به من بده کدخدا یکی از دستانش را در دستان حکیم گذاشت. انگاه حکیم گفت حالا کف بزن....
تاریخ درج: ۹۴/۰۱/۲۸ - ۰۰:۰۸ ( 9 نظر , 232 بازدید )

مهدی چمران: حضور همزمان "حسین رضازاده" در شورا مغایرتی با فدراسیون ندارد، چراکه نه فدراسیون شغل است و نه شورای شهر شغل محسوب می‌شود.در اظهارنظر فوق کدام یک از گزینه‌های زیر صحیح تر است؟ الف) درآمد حضور در شورای شهر تهران سالانه بالغ بر یکصد میلیون تومان است ولی باز هم "شغل" محسوب نمی‌...
تاریخ درج: ۹۴/۰۱/۲۶ - ۱۶:۴۵ ( 0 نظر , 109 بازدید )