فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 2277


درباره من
کوروش ای شیر ژیان پارسی ای سخن هایت دمادم راستی
ای هوای پاک شاد آشتی میهنت را درجهان آراستی
خون پاک آریایی در تنت مهروماه پارسایی در سرت
نغمه تابان مزدا بر لبت جلگه آب رهایی همرهت
ما همه چشمان به راهت دوختیم چون به گیتی پند تو اندوختیم
راه تو راه رهایی جستن است نی که در خواب سیاهی خفتن است
کوروش ای جانم فدای راه تو درتن ومغزم همه اوای تو
چون خردمندان خردمندی کنی در تن وجان همه مردی کنی
چشم گیتی را همه نیکی کنی تنگ دستان را دست گیری کنی
در مرامت مردمان را داشتی خوی خود را چون درخت افراشتی
مردمان را از خودت پنداشتی بر زمین تخم خرد را کاشتی
راستی را آرمانت داشتی دشمنان مردمان را کاستی
تا به کی باشد به ره چشمان ما تا که ره یابد به تو دستان ما
من به خواب خویش رویت را دیده ام من به خوابم روی تو بوسیده ام
در هوای کوی تو پیچیده ام باده مهر دلت نوشیده ام
کوروش ای مرد بزرگ پارسی کوروش ای جان و روان راستی
کوروش ای نام و نوای آشتی تخم نیکی را به گیتی کاشتی
خاموشی را روشنی افراشتی چون به دل مهر کیانی داشتی
زنده باد کوروش بزرگ
..................................................
«ای رهگذر:
هر که هستی و از هر کجا که بیایی می دانم سرانجام روزی بر این مکان گام خواهی نهاد.پس بدان... من کوروش هستم..من بزرگترین فرمانروایی را در جهان برای مردمانم بنیاد نهادم، بر من و اندک خاکی که تنم را پوشانده حسرت مخور، مرا بگذار و بگذر.»

کوروش بزرگ.

کسری_اعتمادی (kasra-001 )    
   
عنوان: زبان پهلوی آذری زبان آذربایجان پیش از ورود ترکان
زبان پهلوی آذری زبان آذربایجان پیش از ورود ترکان
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 136 بازدید امروز: 136

این تصویر توسط علی مسعودی* بررسی شده است.
توضیحات:
زبان پهلوی آذری زبان آذربایجان پیش از ورود ترکان
قومگرایان پانترکیست کوشش میکنند زبان پهلوی-آذری که زبان باستانی مردم آذربایحان بوده است را ساخته-پرداختهی احمد کسروی تبریزی یا دیگران نشان دهند

درحالی همانگونه که در زیر خواهید دید بیشتر تاریخنگاران پس از اسلام از زبان پهلوی-آذری که یک زبان ایرانی بوده است یاد کردهاند و آثار فراوانی از این زبان مردمان ایرانیتبار آذربایجان برجا مانده است:



منابع مسلمانان که به زبان آذری باستان اشاره کردهاند: قدیمترین منبع درباره زبان آذری باستانی قول ابن مقفع (د ۱۴۲ق/۷۵۹م) است که در الفهرست ابن ندیم نقل شدهاست. به گفته ابن مقفع زبان مردم آذربایجان پهلوی (الفهلویه) است منسوب به پهله (فهله) یعنی سرزمینی که شامل ری و اصفهان و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان بودهاست.



همین گفته ابن مقفع را حمزه اصفهانی (به نقل یاقوت) و خوارزمی نیز نقل کردهاند. مورخ دیگری که به این زبان بدون ذکر نام آن اشاره کرده بلاذری است که کلمه «حسان» به معنی «حائر» یعنی منزل و کاروانسرا را از کلام اهل آذربایجان نقل کردهاست. این کلمه همان کلمه «خان» به معنی کاروانسراست که در متون فارسی به کار رفتهاست. اما دومین مؤلفی که بعد از ابن مقفع از کلمه آذری یاد کرده یعقوبی است که کتاب خود را در ۲۷۸ق/۸۹۱م تألیف کردهاست. این مؤلف آذری (آذریّه) را به عنوان صفت در مورد مردم آذربایجان به کار بردهاست. مؤلف دیگری که از زبان آذری باستان نام برده مسعودی (د ۳۴۶ق/۹۵۷م) است که در ۳۱۴ق/۹۲۶ از تبریز دیدار کردهاست.



این مؤلف از میان زبانها ایرانی پهلوی، دری و آذری را ذکر کردهاست که ظاهراً در نظر او مهمترین زبانها و گویشهای ایرانی بودهاند پس از مسعودی، حمزه اصفهانی (د بعد از ۳۵۰ق/۹۶۱م) است که به نقل از یک ایرانی نو مسلمان به نام زرتشتبن آذرخور معروف به ابوجعفر محمدبن مؤبد متوکلی در میان زبانهای پنجگانه ایرانی از زبان پهلوی یاد میکند و آن را منسوب به پهله میداند که شامل ۵ شهر اصفهان، ری، همدان، ماه نهاوند و آذربایجان است. مؤلف دیگری که بعد از حمزه اصفهانی از زبان اذربایجان و ایرانی بودن آن سخن گفتهاست ابواسحاق ابراهیم اصطخری است که کتاب خود المسالک والممالک را در پایان نیمه اول قرن ۴ق/۱۰م نوشتهاست.



اصطخری صریحاً زبان مردم آذربایجان و ارمنستان (بجز دبیل و پیرامون آن) و ارّان را ایرانی (الفارسیه) ذکر میکند و زبان مردم بردعه را ارّانی میداند مؤلف بعدی ابوالقاسم محمدبن حوقل (د بعد از ۳۷۸ق/۹۸۸م) است که اساس مطالب خود را از اصطخری گرفته و درباره زبان مردم آذربایجان و ارمنستان و زبان مردم بردعه همان مطالب اصطخری را تکرار کردهاست (ص ۲۹۹) ابوعبداللّه بَشّاری مقدسی مؤلف دیگری است که در قرن ۴ق/۱۰م از زبان مردم آذربایجان سخن گفتهاست. وی در سخن از اقلیم رِحاب که در نوشته او شامل آذربایجان و اران و ارمنستان میشود، میگوید زبانشان خوب نیست و فارسی آنها مفهوم است و در حروف به فارسی خراسانی شبیهاست و در جای دیگر میگوید زبان آذربایجان بعضی دری است و بعضی منغلق (یعنی پیچیده) که ظاهراً غرضش تمیز میان زبان عام رسمی (فارسی دری) و گویشهای محلی است داستانی که سمعانی درباره ابوزکریا خطیب تبریزی (د ۵۰۲ق/۱۱۰۹م) و استادش ابوالعلاء معری آورده، مؤبد رواج زبان آذری در آذربایجان در قرن ۵ق/۱۱م است. براساس این داستان روزی خطیب تبریزی در معرّهالنعمان در مسجد نزد استاد خود بوده که یکی از همشهریان او به مسجد وارد شدهاست.



خطیب با زبان خود با او صحبت کرده و سپس که استادش درباره این زبان از او پرسیده گفتهاست این زبان «اَذرَبیّه» نامیده میشود. حمداللّه مستوفی در نزههالقلوب (تألیف در ۷۴۰ق/۱۳۳۹م) زبان زنجان و مراغه و گشتاسفی را پهلوی ذکر میکند. تا قرن پنجم در همه مأخذی که از زبان آذربایجان یاد شده بجز بلاذری که یک کلمه از این زبان نقل کرده بقیه فقط اشاره به نام این زبان دارند و نمونههایی از این زبان به دست داده نشدهاست.



در نیمه اول قرن ۵ق/۱۱م ابومنصور موفقالدین هروی در الابنیه عن حقائقالادویه کلمه «کلول» به معنی خُلّر را از این زبان نقل کرده و بعد از او اسدی و شاگردانش که در آذربایجان میزیستهاند در لغت فرس کلمات متعددی از زبان آذری باستان نقل کردهاند در قرن ۷ق/۱۳م یاقوت درباره آذری میگوید: «مردم آذربایجان زبانی دارند که آن را آذری (الاَذریه) مینامند. برای دیگران مفهوم نیست». منابع: 1- محسنی، محمد رضا ۱۳۸۹: «پان ترکیسم، ایران و آذربایجان» انتشارات سمرقند، ص ۱۳۰ 2- «آذری(زبان)». در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷. ۲۵۹-۲۶۲. بازبینیشده در ۲۰۱۲-۰۶-۰۲.  
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۶/۱۶ ساعت 14:11
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)