در انتظار پاییزم و شب های سیاه و رسیدن به زمستانی پر از برف...در انتظار کودکی پر از التهاب و صدای خشم باران..در انتظار رویای نارسیده به اسمان پر از تاوان.در انتظار سکوتی هستم که معنایی ندارد و در انتظار طلوعی هستم که بی غروب هست.شاید در انتظار دیدن بارش برفی هستم که ثانیه های کودکی ام را میشمارند و ...

پیامی دوباره بی انتها و اشفته از غبار تاریکی مطلق به روشنایی زندگی .این پیام بسیار اشناست و طبیعتی نامعلوم دارد و از گذشته ها خبر از تعادل اینده را دارد و بی مرز و بی انتهاست .چند ثانیه ای را پیش بینی کردیم چه معلوم هست صدای تیک تیک ساعت های شب و صدای نفس های یه عالمه خسته .نشان ها روی زخم های کینه ...

بهار امد و باز در انتظار زمستان سکوت میکنم.شاید به بودن ها و نبودن ها عادت داریم! فصل شادی و بهار را باید پشت سر گذاشت و تشنه پائیز و زمستان شددنیا امیخته شده با ادم های پر از شک و تردید در فضای مجهول و خواب هایی که نمیشه تعبیر کرد!Spring has come and I am still waiting for winter. Maybe we ar...

در دیاری پر از اشوب و سنگینی ویروسی که پشت نقاب ماسک های ادمک ها میرقصند.شاید این دلیل سنگینی زمینی هست که انتها ندارد.شهری خواهیم داشت به زودی و پاره خواهد شد ارتفاع تاریخ و نقاشی خواهیم کرد مجسمه هایمان را روی تابوت ازادی و تبسم روی بشر را خواهد بست و نقاب های جعلی را پاره خواهد کرد.این تمنا بشر خ...

نفس هایمان را حبس کردیم و خندیدیم........دستهایمان را بند زدیم و تنیدیم...... چشمهایمان را کور کردیم و دیدیم....پاهایمان را بستیم و دویدیم....پرنده مهاجر را دانه دادیم و دریدیم....زهر مار را نوشیدیم و رقصیدیم...باده خوردیم و مست فهمیدیم..تشنه لب بودیم و به صحرا خزیدیم...گرسنه بودیم و خودمان را...

بهار گلیر دومان دوشور یاغیش یا غیر ،داغلار اویان یوخودان................. ..ستم گدیر ظلووم قاچیر. بلبل اوخور، داغلار اویان یوخودان............ ....نفس توشور چیچک اچیر گورتلار قاچیر، داغلار اویان یوخودان....... ... ..قارلار اریر سللر قاچیر بایرام گلیر، داغلار او...

بسیار اشفته جاری شدن در زندگی...این تلخی ایهامی را نباید دید....چه گریه کنی چه خنده، مردابی پر از اشک و لبخند .چاره کار تالاب ارزوهاست و شاید خاطره هایی که به وسعت پرواز است...

Warning ...

Dıl açanan mənə çox gördün ata! Nece mən sənə ınanım kı? Məzar daşınıda mənə ox gördün ata! Bir yuxum eğer həgigət olsaydı??bəlkə bır gün mənde xoş gördüm ata! Gelmedun məktəb mərasim gecelerde??ınanmaram kı,çılədə də bayramı boş gördü...

در هوس دیدارت، رامم کردند.... ز شوق کوی تو خامم کردند.... در پس زهره ،ماهت .... رازقی را زهر مارم کردند.... چه بسیار و چه اسان حرفی ،کلامی .... از زلف مینای تو به کامم کردند.... تو هم زهره من بودی و هم زهر من ... پیمانه پیمانه نوشیدمت ،مستم کردند...

به نام خدا قانون تعادل مقدمه قبل از اینکه شما را با مطالب عمده و اصلی این مقاله اشنا کنم لازم می دانم که چندین سوال اساسی و ریشه ای...

غربتم را چه زیبا هوایی میکند .... می دانم ! که حقیقت را فدایی میکند من از غربت خویش هرگز نمینالم .....اما چه خوب یارم ساز جدایی میکند صداقت را در این جهان هرگز ندیدم ...در زمانی که از صداقت گدایی میکند خداوندا خدایا تو در کنارم باش....نخواهم نقابی که احساس خدایی میکند...

.... .gelde gor halimi sensizlik vurdu meni Baharim sensin baharim yok dahaaa.  ...

Bir kuşam gemler yurub gezmek de xöş gelmir mana ....badeler bir bir duldur içmek de xöş gelmir mana ...gemlerunden bir zaman şahlık ederdim alame sen geden gunden beri gemlerde xöş gelmir mane ....atruvı alırdım her seher yeller esende sevgilim,,, ıl gedıb yıllar geçıb ...

Taqetim yoxdu menim ateş hicrane güzel ....bundan artiq eleme qelbimi virane güzel ...çerxi sensiz faleyin guymadi gölsun ozume... eyliyib gör nece menden seni bighane güzel...

بی تو هرگز در شبی تنها نبودم ...تو نبودی ،چه شب هایی که تنها نبودم ....قصه بیداری من تا طلوعت...تا وصال دیدنت تنها نبودم...در سپیده دم شبنم چشمانت ...با همدم پنجره بی تو تنها نبودم...در بازتاب این دل تنهای من...اینه ای در دستم بود که تنها نبودم...کاش میشد بی تو با من تنها نبودیم...شهریارا تو بمان با...

. دلتنگی چای سردیست که بر فنجان زمان ریخته اند یا برگ زردیست بر درخت عمر که با بادی به هر سو غلت می زند... دلتنگی کلیدیست... بر قفل خاک خورده صندوق خاطرات دلتنگی دوست صمیمی من است هر روز با هم قدم میزنیم ساعت ها حرف می زنیم او حتی از من هم پر حرف تر است... با هم جک های تکراری می گوییم می خند...

Sen nizami qizi men xetaei oğlu. Qaldir Araz ser hedi yorulmuşam ..Araz axir suyu çox ağır qaldir bu hadi yorulmuşam..Arazin suyu derin senun uyerin serin qaldir bu hedi yorulmuşam.Bu sözler mənim degir arazin sözü. Ya qəl məne insaf ele ya get yorulmuşam.Senin gözlerin ar...

گم شدم در خود نمی دانم کجا پیدا شدم گم شدم در خود نمی دانم کجا پیدا شدم شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم سایه ای بودم از اول بر زمین افتاده خوار راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم زآمدن بس بی نشانم وز شدن بس بی خبر گوئیا یکدم برآمد کامدم من یا شدم می مپرس از من سخن زیرا که ...

حیدر بابا داریخما Heyder baba darıxma حیدربابا منده دیدیم دنیا یالان دنیادی Heydar baba mende dedım donya yalan donyadı هرکس دسین اوغلانلاری، درده سالان دنیادی Her kes desın oglanları derde salan donyadı حیدر بابا اوغلانلارا ,دایاخ نیه اولمادون Heydar baba oglanlara dayax nea oulmadon...

Ancient History of Iranian Turks لینک دانلود:http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=8f0febf6dddd95c2c9dcf81eabe73319 pdf ...

به نام خدا can be saved orumea Lake می توان دریاچه ارومیه را نجات داد دریاچه ای با 24 اسم که قدمتی بسیار باستانی دارد در استانه انقراض بوده و بسیار متاسفیم که در نسل ما این فاجعه روی میدهد ونمی دانیم که به اینده چه پاسخی خواهیم داد؟؟؟؟؟؟! من مطمئن هستم هنوز هم میشود کشتی های...

بنام کردگار عالم هستی نمودار سیر نزولی زلزله های ورزقان و اهر از مرداد تا مهر و ما بر بالای سر شما هفت راه(طبقات هفت گانه اسمان)قرار دادیم و ما هرگز از خلق خود غافل نبوده ایم (سوره المومنون ایه 17) همان طور که میدانید در ماهای اخیر زلزله های شهرستان های اهر و ورزقان مورد توجه بسیاری ا...

بنام خدا و در خلقت کاخ بلند اسمان نمی نگرید که چگونه ان را برافراشته اند؟ و کوه ها رو نمیبینید که چگونه بر زمین کوبیده اند؟(سوره مبارکه الغاشیه 19-18 ) زلزله های زنجیره ای در آذربایجان: دلهره در شمال غرب کشور در تبریز نیز زلزله مردم را به خیابان ها کشاند. ارومیه هم در ...