فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 2699


درباره من
پوووزش به خاطر مشکلم مدتی در گیر بودم!
...
تاریخ درج: ۹۲/۰۴/۱۴ - ۲۲:۵۳ ( 4 نظر , 284 بازدید )
تقدیم به علی عزیزم....
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم ! در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواس...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۳۰ - ۱۷:۳۴ ( 4 نظر , 237 بازدید )
لاشه مرا با کارد آشپزخانه ی رنگ و رفته مان که قلم تراش مداد شبهای نویسندگی من است درهم بدرید
می دانم پس از مرگم ثروتمندی ، از میان ثروتمندان شهر ما پیدا خواهد شد که لاشه مرا بخاطر اضافه کردن شهرتی بر شهرتهای کذائی خود، به خاک بسپارد ... اما نه ! ثروتمندان محترم ! لطفا مرا با پول خود ، به خاک نسپارید ! لاشه مرا با کارد آشپزخانه ی رنگ و رو رفته مان، که قلمتراش مداد شبهای نویسندگی من است...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۹ - ۱۸:۰۰ ( 2 نظر , 272 بازدید )
تقدیم به همه مامانا
مادر! بی تو تنها و غریبم اتاق خالی ام بی تو چه سرده مادر! مادر خوب و قشنگم بدون تو دل من پر درده فضای این خونه بی بوی تو هیچه صدای تو هنوز این جا می پیچه مادر مادر هنوزم تو دلم تموم قصه هات جوونه خاله سوسکه دیگه شعر آشتی مثه قدیما نمیخونه مادر مادر شبا با صدای لالائی...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۹ - ۱۱:۰۵ ( 6 نظر , 259 بازدید )
من توی لحظه ای ورود اون بچه 7 ساله به داخل اورزانس به حقارت خودم پی بردم
دیشب شب کار بودم بیمارستان از بیرون ظاهری ارام داشت اما از درون غوغا بود.... اولی یه خانوم باردار که وقت وضع حملش بود... دومی یه پسر بچه که دل پیچه شدید داشت... اما سومی به خداوندی خدا همین الان که دارم تایپ می کنم تمام دستام می لرزه دلم می خواد پنجره رو باز کنم اونقدر جیغ بکشم که چیزی به اسم ح...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۹ - ۰۸:۴۸ ( 4 نظر , 256 بازدید )
اولین حقوق
هفته بعد بگین خوب من یعنی مارال اولین حقوقمو می گیرم دل تو دلم نیس... راستش به کله خاندان قول یه چیزی دادم....از طلا برو بالا تا کباب ماکارانی...و جوراب و شال.... فکنم هچی واسم باقی نمونه.... ولی به استاد یداللهی قول یه بوم نقاشی دادم یکی نبودبگه حقوق یعنی پول چه ربطی داره به این که واس...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۸ - ۰۹:۲۳ ( 2 نظر , 239 بازدید )
تو محرم منی ...
میشناسم کسانی را که زیر یک سقف زندگی میکنند روی یک تخت می خوابند و سالهاست شناسنامه شان به نام هم شده اما قلبشان را جایی دورتر از خانه جا گذاشته اند ....ومن فکر میکنم که دیگر هرگز به هم محرم نخواهند شد.. اما تو.... از دور نگاهم کن ... صادقانه ... با همان گیرایی عاشقانه ات تا اب...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۸ - ۰۸:۵۷ ( 2 نظر , 239 بازدید )
همراه حافظ
درون معبد هستی شبی در گوشه ی محراب خواهش های جان افروز نشسته در پس سجاده ی صد نقش حسرت های هستی سوز به دستش خوشه ی پربار تسبیح تمناهای رنگارنگ نگاهی می کند; سوی خدا -از آرزو لبریز- به زاری از ته دل; یک "دلم میخواست" می گوید. شب و روزش " دریغ " رفته و "ایکاش" آینده است. من امش...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۷ - ۱۰:۳۲ ( 4 نظر , 327 بازدید )
خدایا ... کودکان گلفروش را می بینی
مردان خانه به دوش... دخترکان تن فروش... مادران سیاه پوش... کاسبان دین فروش... محراب های فرش پوش... پدران کلیه فروش زبان های عشق فروش انسان های آدم فروش همه را می بینی؟ می خواهم یک تیکه از آسمان کلنگیت را بخرم! دیگر زمین بوی زندگی نمی دهد... ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۷ - ۰۹:۳۳ ( 6 نظر , 259 بازدید )
من مرگ یه ادمو دیدم اما نتونستم کاری بکنم
امبولانس ازیر می کشه و طرفو وارد محوطه بیمارستان می کنن...یه جون ...که سر و صورتش پره خونه...اه نالش کله بیمارستانو گرفته همه بر می گردن نگاه اش می کننن...هزارتا دکتر و پرستار می ریزن روش عکس فوری از سر سینه هزارتا کوفت درد دیگه شاید بشه زنده نگه اش داشت دکتر همون اول نظر می ده قفسه سینش خورد شده ش...
تاریخ درج: ۹۲/۰۱/۲۱ - ۱۶:۳۶ ( 6 نظر , 290 بازدید )
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (0)