در فکر تو بودم و غمهای ریز و درشتم که حواسم پرت شد... به مادرم... که گاهی مثل دختر مرده ها به من خیره میشود... مادر است دیگر میفهمد... با خودش میگوید این موج غم در چشمان دخترکم چه میکند... یادت هست... گفتم قبل از مرگم لحظه ای از خدا اجاز...

ب بعضی ها پوتین هاشونو سفت کردند رفتند واسه خــــــاکــــــــ بعضی ها هــــــــم روســـــری شونو شــــــــل میکنند واسه لایــــــــکـــــــ م...

اگر درد را احساس کردی زنده ای اما اگر درد و محنت دیگران را احساس کردی انسانی قرار شد ما بریم جبهه بجنگیم شما هم بمونید بچه های ما رو تربیت کنید حالا قضاوت کنید کی کم فروشی کرده آن زمان است که... در نبرد میان انسان و زمان : روزهای سخت می روند و انسانه...

از همان روزی که دســـت های حضرت قابیل.. گشت آلوده به خون حضرت هابیل.. آدمیت مــــرده بود گرچه آدم ...

هنگامی که روح در تو دمیده میشود.. در شکم یک زن هستی... هنگامی که گریه میکنی ..  ...

حاضرم به جای ..پت.. باشم ولی یه دوست واقعی مثل ..مت.. داشته باشم.... ...

گل افتاب گردونو گفتن؟ شبها چرا سرت بایینه...؟؟ گفت؛ شبها ستاره چشمک میزنه.. نمیخوام به خورشید خیانت کنم... ...