به خداوندی خدا فقط فقط یکبار دیگه عکسامو حذف کنی بی خیال و گور بابای سایت میشمو هر چی عکس مبتذل رو برخلاف شان و شخصیتم این تو میذارم.
به امام زمان قسم میخوردم ... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۲۹ - ۲۳:۰۱( 4 نظر , 189
بازدید )
خداوندا...
من از تنهایی و برگ ریزان پاییز، من از سردی سرمای زمستان
من از تنهایی و دنیای بی تو میترسم
خداوندا...
من از دوستان بی مقدار، من از همراهان بی احساس
من از نارفیقهای این دنیا میترسم
خداوندا...
من از احساس بیهوده بودن، من از چون حباب آب بودن
من از ماند... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۱۱ - ۲۲:۵۹( 1 نظر , 205
بازدید )
خدایا ازتو معجزه ای میخواهم معجزه ای بزرگ در
حد خدا بودنت تو خود بهتر میدانی معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند…
نامید نیستم فقط دلتنگم
::
::
خداوندا
دنیای آشفته ی درونم را که تنها از نگاه تو پیداست، با لالایی مهربان خود، آرام کن
تا وجود داشتن و بودن را به زیبایی احساس کن... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۰۲ - ۱۳:۵۵( 1 نظر , 175
بازدید )
خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی ... تاریخ درج: ۹۱/۱۱/۱۴ - ۱۷:۱۹( 3 نظر , 211
بازدید )
سلام مدير جان خوبي قربون مرامت بشم
چرا انقد اذيت ميكني چرا دم به دم عكسا و مطالبمو به ميل خودت حذف ميكني و يه خبر هم به ادم نميدي؟!
پايين هر عكسي نوشتي (گزارش تصوير نامناسب) آيا تا حالا يه گزارش يه شكايت از عكسام شده كه هول هولكي مياي و پاكش ميكني؟!جان مادرت راست بگو
عكسا بد نيسنت بخدا چندتا تصو... تاریخ درج: ۹۱/۱۱/۱۲ - ۱۵:۴۴( 3 نظر , 199
بازدید )
ثانيه ها ميگذرد از پس روزها و ماهها تا اينكه لباس سال را به تن زمان كند.
ديري نمانده كه به گذشته چشم بدوزيم و با حسرت، نمي دانم شايدم با بي تفاوتي بگوييم يك سال گذشت
يكسال به دور از هم
يكسالي كه هر كس در دنيا و رؤياي خودش بود، من در دنياي حسرت و جا ماندني هايم و تو در رؤياي اميد و رسيدن به ... تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۲۸ - ۲۲:۲۹( 1 نظر , 202
بازدید )
يا سلام و كمال احترام و ادب
جناب مديريت سايت لطفا از ورود بدون اجازه به اكانت بنده و هر فرد ديگري و بتبع آن حذف مطالب و تصاويري كه باب ميلتان نباشد خودداري كنيد شورشو در اوردين شماها فقط سانسور سانسورسانسور.........
افتاد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اعصاب ندارما... تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۲۱ - ۰۰:۰۳( 1 نظر , 232
بازدید )
اگه از عشق ميشه قصه نوشت
مي شه از عشق تو گفت
مي شه با ستاره هاي چشم تو
مشرق نو مغرب نو برپا كرد
مي شه از برق نگاهت خورشيد رو خاكستر كرد
مي شه از گندمي هاي سر زلفت يه عالم شعر نوشت
آره
از عشق تو ديونگي عالمي داره
آره از عشق تو، مردن داره
مي شه از عشق تو مرد و ديگه از دست همه راحت شد
مي شه... تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۱۹ - ۲۳:۱۶( 0 نظر , 209
بازدید )
خواستم پیامی به تو هدیه کنم اما هر چه در لابه لای صفحات و تکه های پاره کاغذ گشتم هیچ نیافتم و گشتنم بی فایده و بی ثمر بود!
خواستم از ذهن خاک دست کشیده خودم چیزی ببافمو تقدیمت کنم دیدم باز ناتوانم!
آخر چه حکمتی در این ناتوانی میتوانست باشد!(شاید حکمتش در نبودن تولدی یا هیچ مناسبتی بود.....!)
خواست... تاریخ درج: ۹۱/۱۰/۱۳ - ۲۲:۳۸( 1 نظر , 244
بازدید )