 |
رتبه کلی: 7140
|
|
|
زن که باشــــی...
دست خودت نیست
زن که باشی...
گاهی کم می آوری
دست هایی را که مردانگی شان امنیت می آورد
و شانه هایی را که استحکام آغوششان لمس آرامش را به همراه دارد.
دست خودت نیست
زن که باشی...
گاهی دوست داری
تکیه بدهی... پناه ببری... ضعیف باشی...
...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۲۷ - ۰۱:۰۱ 5 نظر , 259
بازدید
من خوبـــم...
باید خوب باشم
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی
بی حوصله ام
آسمان روی سرم سنگینی میکند
روزهایم کش امده
هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم
روزها تمام ...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۲۶ - ۰۰:۵۳ 3 نظر , 221
بازدید
قطـــــار
«قطار ميرود
تو ميروي
تمام ايستگاه ميرود
و من چقدر سادهام
كه سالهاي سال
در انتظار تو
كنار اين قطار رفته ايستادهام
و همچنان
به نردههاي ايستگاه رفته
تكيه دادهام!»
مرحوم قیصر امین پور
...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۲۱ - ۰۰:۰۶ 3 نظر , 427
بازدید
تنهایـــــی...
چقدر بــــــده که تو میتونــــــی خودتـــــــو خر کنی...
داغـــــــون کنی...
بدبـــــخت کنی...
...
اما نمیتونـــــــی خودتــــو بغــــــــل کنی...
آروم کنــــی...
از تنهایـــــــی در بی...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۲۰ - ۱۹:۰۵ 3 نظر , 274
بازدید
گاهـــــــی...
گاهی
دلم می خواهد
وقتی بغض می کنم
خدا
از آسمان به زمین بیاید !
اشک هایم را پاک کند ،
... دستانم را بگیرد
و آرام بگوید :
اینجا آدم ها اذیتت می کنند ؟!!
بیـــــــا بـــــــــــرویم !
...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۲۰ - ۲۳:۵۲ 3 نظر , 244
بازدید
رسیــــدن
رسیدن هم مثل نرسیدن سخت است
رسیدن آداب دارد
وقتی رسیدی باید بمانی،
باید بسازی
باید مدام یادت باشد که چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی....
که آرزویت بوده برسی
وقتی رسیدی باید حواست باشد
تمام نشوی.....
...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۱۵ - ۲۱:۳۴ 4 نظر , 382
بازدید
آسمان مال من است...
آری تو راست می گویی آسمان مال من است
پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین ، مال من است
اما سهراب تو قضاوت کن بر دل سنگ زمین جای من است؟
من نمی دانم که چرا این مردم ، دانه های دلشان پیدا نیست.
صبر کن ای سهراب
قایقت جا دارد؟
...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۱۵ - ۰۱:۴۰ 6 نظر , 282
بازدید
رویــــــــا...
با اميدي گرم و شادي بخش
با نگاهي مست و رؤيائي
دخترك افسانه مي خواند
نيمه شب در كنج تنهائي:
بي گمان روزي ز راهي دور
مي رسد شهزاده اي مغرور
مي خورد بر سنگفرش كوچه هاي شهر
ضربه سم ستور بادپيمايش
مي درخشد شعله خورشيد
بر فراز تاج زيبايش
تار و پود جامه اش از زر
...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۱۵ - ۲۱:۲۰ 2 نظر , 272
بازدید
کودکان خیابانی...
دست های کوچکش
به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد
التماس می کند : آقا... آقا "دعا " می خری؟
و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند
و برای فرج آقا "دعا " می کند....
...
تاریخ درج:
۹۱/۰۸/۱۵ - ۲۱:۲۷ 1 نظر , 277
بازدید
فقط برا خنده
چند وقت پیش حس کمبود محبت داشتم
رفتم یکم بتادین تو دستم ریختم و اومدم جلو مامانم سرفه کردم گفتم : وای دارم خون بالا میارم .
مامانم زد تو سرم گفت از بس که میری تو اون اینترنت بی صاحاب
برو توالت فرشامو کثیف کردی ...
بابام که کلا محلم نذاشت !!!
داداش کوچیکم هم داشت از خوشحال...
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
|