|
برای جداسازی برچسب ها از کلید Enter استفاده کنید.
عشق
گفتم به پنجره از تو بهانه شد
چون چشم عاشق گم در زمانه شد
گفتم بکوچه نشان تورا ، نشست
درگیر هق هق تلخ شبانه شد
دنیای فکرو خیال گذشته ات
بر موج خاطره هایت کرانه شد
با شب بیان حال توکردم زخود گسست
سنگی به پنجره زد عاشقانه شد
در های هوی اسم تو پیچید در خودش
پر زد ز خود و فضا دلبرانه شد .
گوی...
حسد
قطره ای چون که آب دریا دیدسرد شد از حسد ،بخود لرزیدگفت ، دریا ببین مرا اینجا ،راحتم ، غرقِ نعمت دنیاچه بزرگم ، چقدر پهناورلشکری دارم از سرو همسرظاهرم را نبین که هستم کمباطناَ من قویّم و محکممن چنینم ، چنان کنم آخرچون اراده کنم شَوَم لشکرخنده رو ، شادمان ، قوی دریاگفت ای قطره ، دل بده با ماروبسویم بک...
آتش نشان
هُرمِ بلا تا به ثریّا رسید
شعله ی آن تا به دل ما رسید
بر تن کشور شده رخت سیاه
ناله به هر خانه زِ بخت سیاه
پرچم آتش همه جا در هوا
تابلوی هر کوی و خیابان عزا
کوهِ یقین گشته به شک مبتلا
روزنه ها بسته و غوغا به پا
همهمه ها از غم آتش نشان
ماتمِ دل ماتمِ آتش نشان
عاشق دلسوخته ی پاکباز
عشق به ...
طنز
باز عزیزیم ، من و تو وَ او
جمع همه ، تشنه وَ آب و سبو
آمده وقتِ هنرِ انتخاب
دست شود از همه ی خلق رو
رایِ خلایق شده از نو عزیز
باز به چشمانِ همه هست سو
آمده اند تا بروند عدّه ای
باز عبور از گذرِ گفتگو
فصلِ جدیدی شده آغاز با...
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (0)
|