ناصرالدینشاه سالی یکبار آش نذری میپخت و خودش در مراسم پختن آش حضور مییافت تا ثواب ببرد.
رجال مملکت هم برای تهیه آش جمع میشدند و هر یک کاری انجام میدادند. خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پیش ناصرالدینشاه مشغول کاری بود. خود شاه هم بالای ایوا...
سامان4شیردل
تاریخ درج:
۹۶/۰۷/۲۶ - ۱۰:۴۰ 21 نظر , 442
بازدید
من همیشه حس می کنم.کودکی بیشتر نیستم.تا در یک جشن ساده شاه قصه های بچه های روستای هفت چشمه باشم.بدور از آلایش ها و زرق و برق زندگی های امروز قرار شد.برایم جشنی بگیرند.کیک زیبایی درست کردند.به رنگ سبز طبیعت و چایی و شکلات که بیشتر از علف بود و سنگهای ریز و درشت مثلا باید تصور می کردی که واقعی است.حتی...
می میرم و تو پشیمان ولی چه سود؟
در بودنم که نبودی رفیق راه
یکعمر رنج کشیدم ، سکوت بود
همخانه با دل من ، خانه ام گواه
حالا عزیز من تو به راه خودت برو
می بینم آخر آنرا ،توئی و آه
تردید داری و باور نمیکنی
من مثل سلطنت و تو خیالِ شاه
در پشت سر همه افسوس و آه سرد
در روبروی تو گرگان راه و چاه
یع...
احمدیزدانی
تاریخ درج:
۹۵/۱۲/۰۳ - ۰۰:۲۴ 1 نظر , 615
بازدید