صبح جمعه را باید با نسیم نفس ها، و صدای خنده هایش آغاز کنی؛ رویت را با لبخند بشویی و به خود سلام کنی! که جمعه ها فقط با دیوانگی سر می شود... ...

هیچ روزی تکرار نمی‌شود ‏هیچ شبی، دقیقاً مثل شب پیش نیست ‏هیچ بوسه‌ای، مثل بوسه‌ی قبل نیست ‏و نگاه قبلی مثل نگاه بعدی ‏روزها، همه زودگذرند ‏چرا ترس؟ این همه اندوه بی‌دلیل برای چیست؟ ‏هیچ چیزی همیشگی نیست ‏فردا که بیاید، امروز فراموش شده است &...

دستم به بودنت نمی رسد ! اما بگذار سر بسته از دلم برایت بگویم : طوری دوستت می دارم که هر شبانه روز بی آنکه ببینمت ، بی آنکه ببوسمت ، بی آنکه لمست کنم ، بودنی ترین بودنیِ شخصِ جهانم شده ای ... از مشرق نگاه تو خورشید می دمد صبحی که با تو می شود آغ...

صبح غـزل و هــوای مستــانه بس است عطر گل سرخ و رقص پروانه بس است کافیست تو باشی و من و عشق و امید در دهکده ی بهشت، یک خانه بس است خودت را به هر راهی هم که بزنی همیشه یک جایی هست که د...

حاضرم در عوضِ دست کشیدن ز بهشت تو فقط قسمتِ من باش و من قسمتِ تو همیشه تنهایی صدای ترانه ایست که نمی دانم دوستم دارد یا دوستش دارم #امیر_وجود عشق جان تو گلِ یاس...

من صبح ترین حالتِ یک عاشقم ای دوست تو خنده ترین حالتِ زیبای لبم میمانم ثابت میکنم که میشود گفت: "برایت میمیرم" و مرد اگر واقعاً دلی تنگتان باشد هم...

خونه ی بابا... همون جاییه که کلیدش رو هیچکس نمیتونه ازت بگیره همون جایی که چه ساعت ۳صبح بیای چه ساعت۳عصر از آمدنت خوشحال میشوند... درش ۲۴ساعت شبانه روز برای تو باز است... همون جایی که وقتی میگویند دلتنگ اند، وا...

به آخرای پاییز رسیدیم. هنوز هم برای قدم زدن دیر نیست چترت را بردار ، لباس گرم یادت نرود... من هم که آدم خانه نشینی نیستم…. تو همان خاص و ناب و فوق‌ العاده‌ ای که ح...

قصه را تکرار کن این بار از همان اولَش،ژستِ رفتن نگیر... بنا را به ماندن بگذار یعنی طوری بیا، که قرار باشد پیر شویم به پای هم #علی_قاضی_نظام یک غروبِ پائیزفهمیدم در رویا‌های او جایی‌ برای شیفتگی&...

بار دیگر هم شبم با نور چشمت صبح شد ای یگانه آفتاب شهر دل صبحت بخیر به هر تازه از راه رسیده ای تعارف نزنید احساستان را... یک آن به خود می آیید و میبینید شما ماندید و احساسی پر از اثرِ انگشتِ آدمهایی ...

چه بگویم سحرت خیر ؟ تو خودت "صبح" جهانی...! . عشق ...♥ یعنی دونفر بی دلیل حالشون کنارِ هم خوب باشه . حال و هوای دلت گرم بماند که شهریور پایان گرمای تابستا...

قسم به پاییزی که در راه است... و به پچ پچ های عاشقانه ی برگ ها... در حال افتادن ! قسم به بوسه های آخر... و به باران های گاه و بی گاه... و به آغوش های خالی... قسم به عشق... که من... پاییز به پاییز... باران به باران... ...

صبح بخیرهایم را برایت بوسه بوسه گلستان می کنم... تو فقط مرا عاشقانه تکرار کن تا عطر بهار نارنج دوستت دارمهایم را طوری برایت پیله پیله پروانه می کنم .. که تا خودِ شب من باشم وتو باشی و فدای تو شدن... ...

صبح هآیم را بخیر کن! بی هوآ زنگ بزن بگو دلتنگی! بگو میخواهی ببینی مرا... بگذار یکبار هم که شده جمله ی دل به دل راه دارد را با تمام وجود احساس کنم! #صبحتون_سرشار_اززندگی تا حالا شده تو ماشین باشید ...

صبح یعنی غزلم چشم خودت باز کنی در بغل عشوه کنی قافیه را ناز کنی لب به لب های تو آغشته و سرمست تنت حضرت شعر شوی دَعوی اعجازکنی #صـبـحـتـو_دلبــــــــرانه من عاشق آدم‌هایِ بی قید و شرطم، آدم‌های...

صبح است صبح خیلی زود و بیدار شده ام تا دوست داشتنت را زودتر از روزهای قبل شروع کنم … لازم است یک سری چیزها را یاد بگیری رفیق ! یادبگیر هرکس بالبخند به زندگیت سرک کشید دلت را نلرزاند ؛ یادت بماند آدمها ...

معجزه، تویی . . . که پیچک میشوی و از تنِ قلبم بالا میروی و خنده های توست که ساعتِ گنجشکهاست . . . میخندی، صبح میشود . . . برای من دوست داشتن آخرین دلیل دانایی است اما هوا همیشه آفتابی نیست &n...