قطره ای چون که آب دریا دیدسرد شد از حسد ،بخود لرزیدگفت ، دریا ببین مرا اینجا ،راحتم ، غرقِ نعمت دنیاچه بزرگم ، چقدر پهناورلشکری دارم از سرو همسرظاهرم را نبین که هستم کمباطناَ من قویّم و محکممن چنینم ، چنان کنم آخرچون اراده کنم شَوَم لشکرخنده رو ، شادمان ، قوی دریاگفت ای قطره ، دل بده با ماروبسویم بک...
احمدیزدانی
تاریخ درج:
۹۵/۱۲/۰۳ - ۰۱:۰۲ 2 نظر , 524
بازدید
هُرمِ بلا تا به ثریّا رسید
شعله ی آن تا به دل ما رسید
بر تن کشور شده رخت سیاه
ناله به هر خانه زِ بخت سیاه
پرچم آتش همه جا در هوا
تابلوی هر کوی و خیابان عزا
کوهِ یقین گشته به شک مبتلا
روزنه ها بسته و غوغا به پا
همهمه ها از غم آتش نشان
ماتمِ دل ماتمِ آتش نشان
عاشق دلسوخته ی پاکباز
عشق به ...
احمدیزدانی
تاریخ درج:
۹۵/۱۲/۰۳ - ۰۰:۰۸ 0 نظر , 457
بازدید