|
برای جداسازی برچسب ها از کلید Enter استفاده کنید.
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.
ناصرالدینشاه سالی یکبار آش نذری میپخت و خودش در مراسم پختن آش حضور مییافت تا ثواب ببرد.
رجال مملکت هم برای تهیه آش جمع میشدند و هر یک کاری انجام میدادند. خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پیش ناصرالدینشاه مشغول کاری بود. خود شاه هم بالای ایوا...
تربیت بسیار مهم است ولی اصالت مهم تر
روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه شیخ بهائی رسید پس از سلام و احوالپرسی از ...
شاه قصه های کودکانه
من همیشه حس می کنم.کودکی بیشتر نیستم.تا در یک جشن ساده شاه قصه های بچه های روستای هفت چشمه باشم.بدور از آلایش ها و زرق و برق زندگی های امروز قرار شد.برایم جشنی بگیرند.کیک زیبایی درست کردند.به رنگ سبز طبیعت و چایی و شکلات که بیشتر از علف بود و سنگهای ریز و درشت مثلا باید تصور می کردی که واقعی است.حتی...
خیال شاه
می میرم و تو پشیمان ولی چه سود؟
در بودنم که نبودی رفیق راه
یکعمر رنج کشیدم ، سکوت بود
همخانه با دل من ، خانه ام گواه
حالا عزیز من تو به راه خودت برو
می بینم آخر آنرا ،توئی و آه
تردید داری و باور نمیکنی
من مثل سلطنت و تو خیالِ شاه
در پشت سر همه افسوس و آه سرد
در روبروی تو گرگان راه و چاه
یع...
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (1)
|