فراموش کردم
رتبه کلی: 2230


درباره من

دوش مسجد نامده ،

میخانه رفتی ای رفیق

در نمازسجده

بر میخانه کردی ای رفیق

پند هایت شیرین بود،

همراه ترس از خدا

چون به خلوت آمدی

خمار بودی ای رفیق

***************
سبویم سبویم

به دوشم کشید

از این قعر خم ها نجاتم دهید

اگرخود به میخانه پیوسته اید

بیایید وجامی بجامم زنید

اگر راهی کوچه های دلید

به میخانه آخر راهی برید

به امید نابی شکستم سکوت

که فریاد جانم به جانان رسید

سراپا همه زخم تیزاب او

بیایید ومرهم به زخمم نهید

به میخانه افتاده مستی زپا

سحرگشته اورا به دیرش برید

که این مست دائم تا پای مرگ

از آغوش کفرش نخواهد رهید
گاندی
گاندی
هیچوقت..
هیچوقت..
هرگز تسلیم نشوید
هرگز تسلیم نشوید
خطا
خطا
هیچوقت کسی رو به خاطر این سه مسخره نکن ..
هیچوقت کسی رو به خاطر این سه مسخره نکن ..
ناب تر از فریاد
ناب تر از فریاد
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
حرفی ناب تر از سکوت
عمره رفته را نتوان یافت .. ( خیام )
عمره رفته را نتوان یافت .. ( خیام )
به سلامتی پدری که ..
به سلامتی پدری که ..
جرقه کوچک
جرقه کوچک
انسان های بی هدف
انسان های بی هدف
تقدیم به حافظ شعر پارسی
تقدیم به حافظ شعر پارسی "هاتفی از گوشه ی میخانه دوش گفت ببخشند گنه می بنوش"(حافظ)دوش ندای تو می آمد به گوش گوشه ی میخانه برو , می بنوشگوشه ی میخانه پر از عشق کن در جهت عزت ساقی بکوشکم کن از این حرمت این آب ناب باده بخور,باده بده,جان فروشمست به هر گوشه گذر کن شبان تا همه شهرت شود اندر خروشجامه ی...
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۰۵ - ۱۵:۱۵ 0 نظر , 282 بازدید
سه شعر کوتاه .. ساقی و ساغر و دیوانه
ساقی ساقی من دیوانه چه سازم بگو ؟ بی باده به میخانه چه سازم بگو ؟ مستم کن و امشبی در این خمخانه با این دل ویرانه چه سازم بگو ؟ساغر ساقی و ساغر و میخانه دگر ما را بس جرعه ای باده مستانه دگر ما را بس ما خماریم که هر نیمه ی شب میکده ایم نوش از باده ی بیگانه دگر ما را بسدیوانه یارب دلم دی...
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۰۵ - ۱۵:۱۰ 0 نظر , 2637 بازدید
مسجد و میخانه یکی ست
مسجد و میخانه یکی ست
بوسه بر دست یار می زند .. اما این کجا و آن کجا
بوسه بر دست یار می زند .. اما این کجا و آن کجا
هر دست دادی به همان دست بگیر
هر دست دادی به همان دست بگیر
یکم بخندیم .. عصایت را بده موسی
یکم بخندیم .. عصایت را بده موسی
روزگارم
روزگارم
رفاقت قصه دردیست ..
رفاقت قصه دردیست ..
آریایی ( پارسی را زنده نگه می دارم )
آریایی ( پارسی را زنده نگه می دارم )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (1)