وقتی ادعای (من )ایئت میکنیم چارک هم نیستیم . خود راعلامه دهر میدانیم غافلیم که از زندگی روزمره خود چیزی نمی دانیم .گوینده خوبی هستیم بسیار زیبا و شیوا سخن میگوئیم اگر تریبونی در اختیارمان بگذارند برای کل جمعیت ایران که هیچ برای جهان سخنوری میکنیم اما چون فقط حرف میزنیمونسبت به گفتارمان صادق ن...

جوانی بود مغرور ولابالی که در هیچ یک از امور زندگی احساس مسئولیت نمی کردو تنها هنرش اذیت مردم محل بود. اهالی محل که از دست او عاصی بودند پیش کدخدا رفته واز وی استمداد طلبیدند. کدخدا آدم دنیا دیده ای بود پیشنهاد داد تا برای جوان شرور زن بگیرند و اهالی پذیرفتند واز دختران محل همسری برایش برگزیدند. ...

ایکاش روی آن را داشتم که بتوانم در مقابل خواسته غیر معقول بعضی ها نه بگوئم اما چکنم در این مورد ناتوانم. آیا تاکنون به این مورد برخورده اید که در رودربایستی گیر کرده باشید و در مقابل خواسته واقعا غیر معقول کسی نتوانی جواب منفی بدهید یعنی صراحتا بگوئید نه نمی توانم. ...

درمحل کسبم نشسته بودم شخص شخیصی وارد شد به احترام شخصیت حقیقی اش بلند شدم وپس از ادای احترام از چائی دارچین فلاکس برایش چائی ریختم زیرچشمی صاحب مغازه را نظاره میکردم که به این کار وحرکت من بحالت تمسخر ولی یواشکی میخندید . بعد ازمدت کوتاه صحبت وپذیرائی حقیر میهمان را طبق سنت با احترام بدرقه ...

حتی درانتهای بن بست هم راه آسمان باز است ،پس پرواز بیاموز ...

دانی چرا در سیر خود بر خویش میلرزد قلم * ترسد که ظلمی را کند درحق مظلومی رقم ...

تقدیم به کلیه عزیزان سایت میانالی. عزیزانم ضمن عرض سلام وادب واحترام خدمت شما گرامیان خواهشی دارم عاجزانه ، ازاسمهای غمباراستفاده نکنید .اسم با مسمٌا عالیست اما مثبت، ...

آیا تاکنون فکر کردید که اگرزشت نبود زیبائیها نمود نمیکردند. اگربد نبود(البته به ظاهربد) خوبیها جلوه ای نداشتند. پس بیائید ازانسانیت خود لذت ببریم وسعی نمائیم صورت زیبا ئی که خداوند بما دادهآن رابا سیرت زیبا پیوند دهیم ...

معلم برای سفیدبودن برگه نقاشیم تنبیهم کرد ونمره صفرداد که بچه ها بهم خندیدند! اما من خدائی راکشیده بودم که همه میگفتند دیدنی نیست!!! ...

...

شخصی دم گربه را گرفته بود می چرخاند.یکی به او اعتراض کردوگفت ول کن زبان بسته راچرا اذیت میکنی، شخص درجواب گفت :اگر الان رهایش کنم اعتراضی نحواهد کرد بلکه همین که آزادگشته خوشحال شده وسریع فرار خواهد کرد ...

میگویند سیلابی جاری بود وپوستینی برروی آب ،فردی که ناظرسیلاب بودبادیدن پوستین روی سیلاب وسوسه شده وبرای گرفتن پوستین خود را به آب زد.پوستین روی آب خرسی بود که سیلاب باخود میبرد که باگرفتن شخص خرس نیز برای نجات به او چسبید. مردپشیمان برای نجات خود تلاش مینمودوخرس برای نجات ازسیلاب ،که هردو را آب ب...

برابرروایات زمانی که چنگیز به ایران حمله کرد درهمدان که خود نیز قدری از کشتار خسته شده بود ازمردم محل برای توضیحات دعوت می نماید که گویا جوانی جسور ودانا داوطلب مناظره میگردد.درمحل ملاقات حاضرو درپاسخ به سئوال چنگیز که میپرسد شماراکی میکشد؟میخندد.چنگیزازحالت جوان خشمگین شده ومیپرسد ؟ ...

...

...

...

...

...

...

...

بدنیائی که بوعلی وآبحوضی فرقی ندارندخوشاآنانکه حرازبرندانند! ...