در کنار القمه غوغا کنم صحنه ای ازعشق وغم برپا کنم میدهم جان تشنه لب با سوزو تب آن یزید رذل را رسوا کنم &nb...

نگاهی سوی تار ماه کردم دلم شد تنگ واز ته آه کردم ومن ای منتظر صبرم سر آید تو آیی تار مه سرخی گراید زمین و آسمان با عشق در شد چو حوا آمدی آدم پدر شد زجان شیرین ترم روزی تو بودی شدم عاشق مرا رسوا نمودی سخن از لحظه های هجرمن بود سوار گرم سیمرغ ختن بود به روی لایه های ...

جامعه مجازی پیوست...

تعدادی از کتاب های استاد گلشنا (احمدزاده- بندرشرفخانه) 1- دیوان گلشنا 2- نوای کربلا 3- ترنم عشق 4- اسرار عشق 5- کمال علی 6- گونئی منظومه سی کتاب های در دست چاپ از استاد گلشنا 1-مدارا 2-منی قینامایین (توسط استاد بهروز ایمانی اقدام میشود) 3- ...

آفتاب هرجا رود رو سوی رویش میکنم مشکل است از بامدادان تا غروب غمگسارم ، رو به رویش میکنم بیقرارم؛ لذت یکدم نگاهش شعله بر جانم زند توبگردانی بگردم پای بند خاک هستم پا به کویش میکنم گاه ابری بین ما پا در میانی میکند می رباید چشمک خورشید را ازندانم ها خودی خود روضه ...

ائیل عاشیقی من ایستمیرم چوخ اوجالاردان اوجالاردیم خان نان پاشادان ایستمیرم کی باج آلاردیم ائیل کولگسینه ایستیییرم دال دالاناردیم اولکمده اولان دنیز ینه دولوب داشایدی ائیل لر ینه ده بیر بیرینه یاخین لاشایدی کاش دالغاراریندا دنیزین بیرده باتاردیم کاش دریا دولا لپیک داشین بیرده ...

آسمان امشب هوای دیگری دارد بیا اینچنین خیزد قیام احمری دارد بیا سرخیِ رخسارمن ازسیلی درد آشناست رنگ رخسار شما زیب وزری دارد بیا یک طبق نور زرافشان طاقت دل میبرد دل شتابان؛ تند ولرزان دلبری دارد بیا گشته ام من آسمان را یک ستاره بیش نیست آسمان با تو هزاران اختری دارد بیا من سوا...

عشق را باد وزان درکوی ودشت آواره کرد خیلی از بیچاره ها را عشق وایمان چاره کرد چون متاع عشق را بردند در بازار عشق شکوه از رنج شماتت اهل دل همواره کرد محنت بازار از یوسف شنیدن سهل نیست ریسمان عشق را عشق زلیخا پاره کرد عشق را با ریسمان عقل خود افسار کن اختیار از او گرفت و&nb...

غم عشق در غم هجر نگارم مرغ دل پر می زند ناگران نالان هراسان این وآن درمی زند رازعشقم را هزاری نیمه شب آواز کرد ازمن ودل صد حدیث ازعشق دلبر می زند گریه هایم بی صدا واشک هایم رنگ خون ناله هایم نا شکفته باد صرصر می زند سازفرداهای عشقم را تو حالا می زنی گوهری خام است وقدرش ساز...

جدایی فلک فریاد دارم ازجدایی چنین می نالم از این دلربایی فراقت خانه ام را کرده ویران دلم تنگ است ومجنونم.کجایی شب وروزم همانا سرد وتاریک خرابم از سراب آشنایی زدم خط غروب آسمان را بزن عاشق سجود بی ریایی کنون در آسمان معراج کردم عروجم را ستود این ماسوایی سرشکم پیش ...

شرح حالم دست توچون سایه ی فرزانه ایست سرنوشتم را رقم خواهی زدن افسانه ایست سرنوشت من به دست آشنا خورده رقم نالم از این آشنا که بدتر از بیگانه ایست من دلم را در مسیر کوی تو گم کرده ام کوی تو باغ جنان وجان من ویرانه ایست دست در دستم نهی صدها ستاره چیده ام سوختم عمری دلم درحسرت پرو...

تو ساقی رن...

عشق از باریکه صحرای خم آغاز شد عاشقان بی بدل را درب رحمت باز شد عاشق و معشوق از دلها دلستان برنمود تا مسخر کرد دلها را همین یک راز شد &n...

خواهد از گل . گل به خواند این دل شیدای شیدا او مجازی بنگرد .خود حقیقت را نوازد ساز تنها صر صر آمد این ترتم را بهم زد بال و پر ریزد به پایت در شب بی ماه وغمگین .پر ستاره می کند ناله چه ناله.ناله رمز بهاره می پرد از گل به شاخه نوک تیز خار بی جان کو کجا دارم شکایت ...

عشق و پیمان دام انسان خون بها فریاد خون طوطی یم خسته ام از جور زندان آنسوی یک دشت گرم توده سرد صبا روی اذهان غلط می نوازد ساز با مرغ سخن مرغ حق مرغ حق دل پر از درد و محن اشک خوناب وفا کاش انسان می خریدی وای من عشق را بازا...

آقا اولسان آننامازا اوتوزدون آننیانا نوکر اولسان سوز اولماز سوود آغاجیننان تا ختا چیخماییب یاندیرسان قوراولار پارلار کوز اولماز گوزلریم ساتاش سا خومار گوزلره گوزوم ده خیانت ائدسه گوز اولماز دیللرده دولانان یوز بیر عدد دی یوزده بیرین چیخسان دونوب یوز اول...

می به عشاق وفادار جهان می دادند به من می زده بسیار رسید نوشیدم تن ازاین قافله مدهوش به میخاته نشد من به کنج کهن میکده خود پوشیدم سخت ودشوار به باریکه سرمنزل عشق لرز لرزان رگ مهتاب به دم کوشیدم شب به نالیدن نی ماه در آمد ز خفا خاک روی قدمش را نگران بو سیدم تا سحر د...

من از جور فلک فریاد دارم هزاران ناله از آن یاد دارم من از کاشانه و جان درگذشتم کنم ویرانه ای آباد دارم پذیرفتم بلا برجان خریدم سخن رانم زغیب امداد دارم مرا(گلشن)سخن این گونه آموخت که از آزاده گان استاد دارم  ...

یک ماه گذشت و ماهی دگر آمد مهمانی...

جامعه مجازی پیوست...

اگر دست علی دست خدا نیست کسی در این چهان درد آشنا نیست بخـوان هـر حاجـتی داری علی را که جز دست علی مشگل گشا نیست علی گفتی بیا راه علی رو کـه جـز راه علی راه رجـا نیست جـهان وآخـرت را بـا علی باش قسم بر مرتضی هـر گز فنـا نیست علی مـی آفـریـنـد راز هستـی ...

من به خیال آرزو بی تو سفر نمی کنم لحظه به لحظه .شب به شب بی تو سحر نمی کنم هرچند وهرچه کوشیدم لحظه ای را همگام با زمان سپری کنم نشد یافتم زمان باماسرجنگ دارد .هرلحظه ام گذشته دورتر.دورتر دورتر........ می دانی .تاکی .تاکجا. (گلشن) ...

بر بهار عمر ما گل غنچه ماند و وا نشد بلبلین بوم ما از روی گل دلخون گذشت شو تو دانا سجده در محراب عشق با عشق کن هر که او از ماهرویان سجده کرد محزون گذشت (گلشن )* ...

بسوزای شمع که من ازروی تارم پرده بردارم ز روی تار گیسوی نگارم پرده بر دارم چو او آهنگ عم داند من آهنگ نوا خوانم دگر می خواهم از این حال زارم پرده بر دارم اگردیوانه پندارند باکم نیست گستاخم چنین باشد که من چاره ندارم پرده بردارم بهای عشق را ارزان بود جان باختن (گلشن) به...

خیز ای بلبل خوش خوان که بهار آمده است نغمه سر ده همه را خوان که نگار آمده است (گلشنا) من نه.تو از ا ین سر و این دار بگو چندومین بار سرم بر سر دار آمده است (گلشن) ...

ار رمز نگاه تو دو صد آیه گرفتم ازخرمن سودای توسرمایه گرفتم در روزنه چشم تو صد خانه گشودم از سابه اطاف تو من سایه گرفتم درپیچ زلف تو گم گشتم و گشتم بر روح پریشان خودم مایه گرفتم در محبس دل بهر دلم خانه گزیدم درکنج همان میکده همسابه گرفتم دل دادم و(گلشن) که سراغ تو گ...

من برای دیدن روی مه یار آمدم شوق دیداری به دل باعشق سرشارآمدم درد هجرانت توانم برده زان آزرده ام مست مستم کزفراغت مست هوشیار آمدم تار مویت را به پیچان گردنم دارم بزن من به پای خود به پای چوبه دار آمدم گرنمی خواهی شوم آویز تارموی تو آتشی زن با نگاهت چون گرفتار آمدم ...

مرو ای ساربان دیگر به دو پایم توانم نیست اگر رفتی دگر ماندم بدینجا آشیانم نیست جدا کن محمل یارم که من دل در گرو دارم که بی او نعش بی جانم توانی در روانم نیست تو را براین دل خسته چنان کن خود روا دارد من آنم خود نمی دانم اگررفتی که آنم نیست اگر محمل نمی داری بکش بر چوبه دارم...

زمان چیست یکمسابقه دوستانه ...

تومما میشو کونلومون آوندی سن سن گونئی یین شانلی دماوندی سن عکسیمی گوردوم ببگینده گونئی بوی آتمیشام عن عتگینده گونئی پارلا گونئی قلم سنین سوز سنین باشیم سنین کونول سنین گوز سنین آ سلا منی باشدا قارا تئل لره قوربان اولوم سن بجرن ائیل لره (گلشن ) آردیسی وار نظرلره...