فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 2646


درباره من
شناسنامه زندگی
نام:رنج
نام پدر:مشقت
شهرت:اواره
شغل:ولگردی
محل صدور:دنیای فراموش شدگان
شماره شناسنامه:نامعلوم
نام مادر:سلطان غم
نام همسر:گریه
دین:مسلمان
محل کار:شرکت نا امیدی
محل سکونت:شهر مکافات
محکومیت:زندگی کردن
جرم:به دنیا امدن
هدف:دنیای اخرت
تاریخ تولد:هزاروسیصدوهیچ
گروه خونی:نفت سیاه
ادرس:خیابان بدبختی
چهارراه تنهایی
کوچه دربدری
بلوک بی نهایت
ترس...
گریه خسته ام نمیکند ترسم اینست که خاطرات تلخ تارو پود وجودم را از هم بدرد تکرار این تلخیها و رنجها این کوه سرد در هم کوبیده سست و لغزنده درد تو درد من است و تو از درد من رنجور می شوی گرمی را در هیچ کاشانه ای نیافتم گرمازده بودند انسانهایی از یخ با چشمانی سیاه نه به عمق شب شاید به کبودی لبهایی منج...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۳ - ۲۲:۲۷ 0 نظر , 449 بازدید
چرا یک دانشجو نمی تواند درس بخواند؟
سال ۳۶۵ روز است در حالی که: ۱- در سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند. ۲- حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوامطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین۲۶۳ روز دیگرباقیمیماند. ۳- در هر روز ۸ ساعت ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۲ - ۰۳:۲۸ 1 نظر , 382 بازدید
عاشقانه ترین غزل
امشب عاشقانه ترین غزل عشق را می سرایم ، در هوایی سرد و دور از تو ! غم چون حصاری ، سخت قلبم را می فشرد و عشق چون کبوتری در این حصار افسرده ! چه زیبا بود روزهای گذشته و چه تاریک غم دوری از تو ! امشب همدم من سوز شبهای زمستانی است و سنگ صبورم ، سوسوی فانوسی آویزان لبه ای ک...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۲ - ۰۳:۱۷ 0 نظر , 485 بازدید
صدام کن
صدام کن اگه یه روزی چشمات پر از اشک شد و دنبال یه شونه گشتی که گریه کنی صدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم منم پا به پات گریه می کنم صدام کن اگه دنبال مجسمه سکوت می گشی تا سرش داد بزنی صدام کن قول میدم ساکت بمونم صدام کن اگه دنبال یه همدرد گشتی تا باهات همراهی کنه صدام کن م...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۰ - ۱۷:۰۴ 0 نظر , 272 بازدید
معلم
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ... دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیا...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۰ - ۰۲:۵۱ 1 نظر , 426 بازدید
پیرمرد
یه مرد ۸۰ ساله میره پیش دکترش برای چکاپ... دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده: هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا{7/8 ماهی} با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟ دکتر چند لحظه فکر میکنه و میگه: خب...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۰ - ۰۲:۳۲ 0 نظر , 416 بازدید
خیلی سخته
خیلی سخته اون که میگفت واسه چشات میمیره، بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره، خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی، اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی، خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی، وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی، خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره، ولی تا رسیدی اونجا ببینی...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۰ - ۰۱:۵۶ 0 نظر , 426 بازدید
خیانت
بیشتر از آنچه باور کنی خیانت دیده ام و بیشتر از آنچه تصورش را بکنی قلبم را شکسته اند . اما تو نه خیانت کردی و نه قلبم را شکستی ... تو فقط جگرم را آتش زدی ؛ زبانم می گوید : به امید آن روز که روزگارت سیاه تر از پر کلاغ ، تیره تر از غروب و غمگین تر از دم ج...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۰ - ۰۱:۴۸ 1 نظر , 431 بازدید
درد
درد را از هر طرف که بنویسی همان درد است مثل درد من مثل درد تو مثل درد همسایه که دلش گرفته است و چراغ خانه اش خاموش است من به روشنی بد نکردم که تو اینگونه افتاب را اززززز زندگیم گرفتی و قلبم را رنجانیده ای و زخم خنجر بر پشت من نهادی من و تو ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۹ - ۲۲:۵۹ 3 نظر , 407 بازدید
درد عاشقانه
وقتی لب هایش را بوسیدی، نگران رد رژ لبت نباش... سریع با انگشت هایت روی رد بوسه ات نکش... بگذار ردت بماند ... بگذار آن چند ثانیه‌ی پایان حس لب‌ات هی کش بیاید... ...... او هم اگر «او» باشد، به ردش فکر نمی‌کند. می‌میرد در اوج لذت گرمی و نرمی لب هایت... ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۸ - ۰۴:۵۲ 1 نظر , 423 بازدید
عکی گربه های نازو دوست داشتنی..
...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۶ - ۰۲:۳۹ 0 نظر , 389 بازدید
خیانت...
روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود با هم دوست هستند، اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد.... قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست، دختره شروع کرد به آمار دادن، سرمو انداختم پایین.... دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۶ - ۰۲:۳۳ 3 نظر , 437 بازدید
گاهی . . .
روز تعطیل باشد غروب باشد باران هم ببارد احساس میكنی بلاتكلیف ترین آدم دنیا هستی...! در سیرك یا در خانه؟!! خنده ات كه تلخ باشد، دلت كــه خون باشد تو هم دلقكی..!! باید خیانت كنی.........!! .......... تا دیوونه ات باشن...!! باید دروغ بگی...............!!..........
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۶ - ۰۲:۲۳ 2 نظر , 444 بازدید
داستان واقعی عشق
شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نم...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۵ - ۱۷:۰۸ 1 نظر , 490 بازدید
حرف دلـــتو بـــزن . . .
سری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۵ - ۱۵:۲۶ 2 نظر , 416 بازدید
سالها بعد . . .
سالها بعد یاد تو از خاطرم خواهدگذشت و نخواهم دانست کجایی و نخواهی دانست کجایم اما آرزوی من برای خوشبختی تو ،تورا در برخواهد گرفت... و احساس خواهی کرد اندکی خوشحال تر و اندکی خوشبخت تری و نخواهی دانست چرا ... ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۰۵ - ۰۱:۵۴ 2 نظر , 455 بازدید
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (0)