|
رتبه کلی: 10581
|
|
درباره من با سلام
بنده 27سال دارم گاهی وقتا شعر یا یه دلنوشته میگم. عکس پروفایل هم برای خواهر زادم امیر علی هست.
خوشحال میشم از نظرات دوستان استفاده کنم.
|
سلام یه شعر درباره پدر زحمتکشم سرودم دوستان دعوتید به نقد
بسمه تعالی
از کجا شروع کنم نمیدانم
قصه پر زغصه یک مرد
او که هیچ چیز نداشت از دنیا
جز غرور شکسته یک مرد
کوه رنجی که خم شده است
زیر بارتحمل این درد
درد یک عمر رفته با حسرت
درد یک عمررفته یک مرد
درد یک عمر کار حلال
درد یک لحظه زندگی بدون ملال
ازکجا شروع کنم –نمیدانم-
قصه پر زغصه یک مر...
تاریخ درج:
۹۲/۰۳/۱۳ - ۲۲:۵۲ 10 نظر , 200
بازدید
شعری از خودم به نام هوس لطفا نقد کنید
دنبال یک حس گمشده و دیرین است هر لحظه در تلاطم ان عشق شیرین است
بارها به خود وعده داده است که بی خیال اما زمان عشق خلف وعده شیرین است
در لابه لای گذرثانیه ها در زمان حال محو گذشته ای از آن نگاه شیرین است
بارها زخم خورده است از زبان عقل باز گفتی چقدر زخم عشق شیرین است
گفتم که این عشق ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۳/۲۲ - ۱۰:۳۱ 1 نظر , 217
بازدید
یه شعر درباره پدرم سرودم لطفا نظر بدید
بسمه تعالی
از کجا شروع کنم نمیدانم
قصه پر زغصه یک مرد
او که هیچ چیز نداشت از دنیا
جز غرور شکسته یک مرد
کوه رنجی که خم شده است
زیر بارتحمل این درد
درد یک عمر رفته با حسرت
درد یک عمررفته یک مرد
درد یک عمر کار حلال
درد یک لحظه زندگی بدون ملال
ازکجا شروع کنم –نمیدانم-
قصه پر زغصه یک مر...
تاریخ درج:
۹۲/۰۳/۱۶ - ۱۸:۵۹ 12 نظر , 281
بازدید
از خودم نیست ولی پر معناست
گربه ای در یکی از معابد در زمان درس استاد شروع به سر و صدا میکرد
و این کار گربه باعث عصبانیت استاد گردید لذا گربه را به سزای کارش در قفسی کرد
و در کنار کلاس گذاشت سال ها گذشت و استاد وفات یافت .
شاگردان به تبعیت از استاد در زمان درس دادن گربه ای را در قفس میکردند
و به تدریس می پرداختند
صدها سال...
تاریخ درج:
۹۲/۰۳/۱۰ - ۰۰:۲۸ 5 نظر , 156
بازدید
دل نوشته ای از خودم
خورشید هر روز صبح می آید و همیشه هنگام مغرب میرود --- از آسمان---
اما پدرم هر روز صبح میرود و همیشه هنگام مغرب می آید---از سر کار---
بی گمان پدرم همان خورشیدی است که-- در آخر الزمان --از (مغرب) *طلوع می کند
ولی زاهدان ظاهربین آخرالزمانی در آسمان به دنبال آن می گردند
غافل از طلوع هر روزه این (خور...
تاریخ درج:
۹۲/۰۳/۰۹ - ۲۳:۲۶ 22 نظر , 190
بازدید
شعری از خودم.دوستان دعوتید به نقد
دیگر زغم مگو که این درد جانگداز عضوی زپیکر این خسته جان شده
چون در قفس شود این رهزن سلام  ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۲/۲۶ - ۲۳:۴۹ 8 نظر , 181
بازدید
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
|