آی اِی آزادی اگر روزی به سرزمین ما رسیدی در غالب پیرمردی سیاه پوش با ریش سپید و عبای سیاه با لهجه ای غریب و فرهنگی عرب و چشمهایی سرد و ترسناک نیا برایمان از مرگ نگو به گورستان نرو گورستان پایان است نباید آغاز باشد این بار توی دهان هیچ کس نزن وعده ی تو خالی نده ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۱/۱۹ - ۱۷:۳۰ ( 19 نظر , 1012 بازدید )

یارو وايستاده بوده تو صف اتوبوس، ميبينه نفر كناريش يك كتاب كلفت دستشه، روش نوشته فلسفه و منطق. ازش ميپرسه: ببخشيد قربان، اين يعني چي؟ فلسفه و منطق ديگه چيه؟!ميگه: ببين، مثلا شما تو خونتون آكواريوم دارين؟  یاروميگه :آره. طرف میگه : خوب تو آب اين ماهي رو عوض ميكني؟ بهش غذا ميدي؟...
تاریخ درج: ۹۰/۱۲/۱۱ - ۱۶:۵۹ ( 7 نظر , 5392 بازدید )

شبِ آغاز هجرت تو شبِ در خود شکستنم بود شبِ بی‌رحم رفتنتو شبِ از پا نشستنم بود شبِ بی تو شبِ بی من شبِ دل‌مرده‌های تنهابود شبِ رفتن شبِ مردن شبِ دل کندن من از ما بود واسه جشن دلتنگی ماگل گریه سبد سبد بود با طلوع عشق من و تو هم زمین هم ستاره بد بود از هجرت توشکنجه ...
تاریخ درج: ۹۰/۱۱/۲۴ - ۱۸:۱۱ ( 3 نظر , 1122 بازدید )

بازی عوض شده این دوستانی که دم از جنگ میزنند از تیرهای نخورده چرا لنگ میزنند هم سفره های خلوت آن روزها ببین این روزها چه ساده به هم انگ میزنند هر فصل از وحشت رسوا شدن هنوز مارا به رنگ جماعتشان رنگ میزنند یوسف به بدنامی خود اعتراف کن...
تاریخ درج: ۹۰/۱۰/۲۳ - ۱۹:۱۴ ( 3 نظر , 346 بازدید )

راستی که دوست داشتن چقدر سخت است!!         http://jazzaab.ir/l :منبع ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۹/۲۰ - ۱۲:۳۳ ( 11 نظر , 907 بازدید )

گفتی ازعشقم حذرکن چه بَد کردم نکردم يادمو ازسر بَدر کن چه بَد کردم نکردم روزاول گفته بودی ولی ازتو نشنيدم توی آينهء ديروز کاشکی فردارو ميديدم باتوعشق آمدو گُم شد هرچه بود زيرو زبرشد لحظه هاخالی وخسته زندگی بی هوده ترشد عشق اولين توبودی باتومن عشقوشناختم ای توعشق آخرينم ر...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۰۴ - ۱۶:۴۴ ( 5 نظر , 730 بازدید )

از همه پسرها متنفرم از آنجایی که تب پیدا کردن بوی فرند (BF) و (GF) در بین دوشیزگان و پسران دبیرستانی بسیار رواج پیدا کرده و یک جورایی از نان شب هم برای این عزیزان واجب تر است و از آنجایی که این دختران نوگل عمراً به پسر پایین تر از ۲۵ سال پا بدهند و از آنجایی که یک پسر ۲۵ س...
تاریخ درج: ۹۰/۰۶/۱۹ - ۱۱:۳۵ ( 24 نظر , 978 بازدید )

نمی دانی كه من در هر ستاره كه مه را تا سحر یار و ندیم است و یا در چهره سرخ شقایق كه خود بازیچة دست نسیم است نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم نمی دانی كه من در قطرة اشك كه روزی مظهر خشم تو بوده ویا در شط خونین افقها كه روزی منظر چشم تو بوده ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۶/۱۶ - ۱۸:۲۰ ( 9 نظر , 1731 بازدید )

اي نديم روز و شبم اي همدم ديرين من اي نشان عشق و وفا اي مايه ي تسكين من عاشقتر از عاشق تويي اي باني آسايشم دل داده ي لايق تويي اي مايه ي آرامشم اي ناجي عشق آفرين تو محرم راز مني اي آشنا با درد من تو شعر آواز مني سوز مني ساز مني عاشق تر از عاشق تويي اي باني آسايشم دلداده لايق تو...
تاریخ درج: ۹۰/۰۶/۱۶ - ۱۸:۱۱ ( 3 نظر , 1367 بازدید )

گفتند ستاره را نمی توان چید ... و آنان که باور کردند... برای چیدن ستاره ... حتی دستی دراز نکردند... اما باور کن ... که من به سوی زیباترین و دورترین ستاره... دست دراز کردم... و هر چند دستانم تهی ماند ... اما چشمانم لبریز از ستاره شد... ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۶/۱۵ - ۲۰:۰۷ ( 6 نظر , 355 بازدید )