|
برای جداسازی برچسب ها از کلید Enter استفاده کنید.
سیدحاج قاسم میزبان سایکل توریستهادر گرجستان
سیدحاج قاسم میزبان سایکل توریستهادر گرجستاندوستی با سید در تفلیس گرجستان یک لطف خدایی بود.او هر از چندگاهی میزبان دوستان دوچرخه سوار و هم وطنان توریست در این کشور می شود.بدینوسیله نهایت تقدیر و تشکر و قدردانی خودرا اعلام میداریم
...
مهمانی یک روزه در کلیسایی در تفلیس کشور گرجستان تابستان 91
احترام و حرمت و باور و عقیده تمام انسانهای روی زمین را باید ارج نهادمهمانی یک روزه در کلیسایی در تفلیس کشور گرجستان تابستان 91
...
سفرنامه ی من1:سفر به گرجستان(2)
نویسنده : mahrizdot - ساعت : ب.ظ روز چهارشنبه ۱ تیر ۱۳
سفر به گرجستان، سفرنامه ی من1
خب اومدم،کجا بودیم؟!!!
آها یادم اومد وسط تونل وحشت نه ببخشید تو راه گنجه...خلاصه حدودهای 5 یا 6بود که رسیدیم به گنجه فکر کنم البته قبلش دردسر کم نبود با وجود آگاهی و رعایت قوانین جریمه شدیم...
گرجستان مهربانی عمو گیوی و خانواده اش،50 کیلومتری تفلیس و 18 کیلومتری شهر تاریخی گوری
نزدیک 18 کیلومتر به شهر گوری مانده بود.در حال رکابزنی بودم.جاده سربالایی بود.هوا خیلی گرم بود.نسبت به تفلیس و خروجی آن پوشش سر سبزی زیادی به چشم نمی خورد.خاطره بد نامهربانی سفارت ایران در تفلیس هم بد جوری خسته ام کرده بود.اما مصمم به ادامه مسیر بودم.در نزدیک روستای شاوشوبی ...
با یک ایرانی درتفلیس گرجستان با افتخار ایران، سرزمین همت و تلاش
شب ساعت 12 به محله یونیجالا بعداز شهر روستاوی نزدیک 10 کیلومتری تفلیس رسیده بودم.در کنار پمپ بنزینی چادر زدم تاشب را همانجا بخوابم.صبح در حال حرکت بودم.یک جوانی نزدیکم آمدم.دوچرخه ام را دیده بود.به زبان ترکی بامن احوالپرسی کرد.می گفت شب گذشته در تلویزیون کشور آذربایجان مصاحبه ات را د...
هدیه 10000 هزار دلاری در باتومی گرجستان از یک آذری
شب را در 5 کیلومتری باتومی زیر سایه بان ایستگاه اتوبوس خوابیدم.برنامه ام این بود.صبح شهر باتومی را بگردم و شبانه از مرز گرجستان وارد ترکیه شوم.ودر شهر هوپا ترکیه بخوابم.باران شدیدی هم می بارید. و عکس گرفتن مرا با مشکل مواجه می کرد.نزدیک ظهر در قلب مرکزتوریست شهر باتومی بودم.در نزدیک هتل معروف جهانگر...
مهربانی مادر مانانا در گرجستان روستای چخیکا 25 کیلومتری تفلیس
مهربانی مادر مانانا در گرجستان روستای چخیکا 25 کیلومتری تفلیس بعداز ظهرساعت 6 این روز مورخه 23/5/91 از تفلیس به طرف باتومی حرکت کردم.به سفارت ایران در تفلیس رفته بودم.وخاطره بدی برایم رقم خورده بود.مسیر هم سربالایی بود.باد شدیدی هم از مخالف می وزید.خیلی غمگین و افسرده بودم.اما عشق به حرکت رو...
با ارزان ترین دوچرخه دورنوار مرزی ایران را بعنوان اولین و آخرین ایرانی رکاب زدم
بعضی از دوستان در مسیر دوچرخه ام را برانداز می کردند.همه توصیه می کردند.این دوچرخه مناسب این سفر نیست.اما من دفاع می کردم و برای دفاعم اراده را تنها عامل موفقیت می دانستم.دوچرخه ام ویوا بود.و بارش با وسایل همراه اصلا استاندارد نبود.در مسابقه با توریست های آلمانی در نزدیکی های بجنورد من ده پدال می ...
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (1)
|