یکی بهم گفت میخوای بری بهشت؟
گفتم نه،
اونجا فقط جای مادراس!!!
گفت:
مگه نمیخای کنار مادرت باشی؟
گفتم:
نه دیگه... این دنیاشو ازش گرفتم، جوونی و روزای خوبشو واسم گذاشت!!!
پیر شد تا من جوون شم
زشت شد تا من خوشگل شم
غصه خورد تا من بخندم
کهنه پوشید تا من نو باشم
گرسنه خوابید تا من حسرت چیزی رو نخورم
دیگه نمیخوام تو بهشت هم شب و روز حواسش به من باشه...
بذار حداقل اونجا برا خودش راحت زندگی کنه!
کاش فقط "یک روز" مادرم برای خودش زندگی میکرد...
به افتخار مادرا...