فراموش کردم
رتبه کلی: 3274


درباره من
رسم این شهر غریب است .........بیا برگردیم.
قصد این قوم فریب است ...........بیا برگردیم .
یک نفر بود که ما دل به نگاهش دادیم .
خنده اش سرد و عجیب است ........بیا برگردیم .
عشق بازیچه شهر است ولی در ده ما
دفتر عشق سفید است.................بیا برگردیم
----------------------------------
کودکی که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود؛ روی ساحل نوشت: دریا
"دزد" است
- مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ساحل نوشت: دریا سخاوتمندترین سفره
ی هستی است
- موج دریا آمد و جملات را با خود محو کرد و این پیام را به جا گذاشت:
برداشت دیگران در مورد خود را در وسعت خویش حل کنی
تصور کنید که بعنوان نوزادی ناخواسته و حاصل یک رابطه جنسی بی سر و ته......... - انجمن اتاق آبی
البته دور از جون شما!؛ تصور کنید که بعنوان نوزادی ناخواسته و حاصل یک رابطه جنسی بی سر و ته، در روستایی بسیار فقیرنشین و در دامن یک مادر بدبخت که کلفت خانه های مردم است، دیده به جهان بگشایید، بدون آنکه وجود پدر را دور و برتان احساس کنید...؛ تصور کنید که در بچگی مادرتان آنقدر فقیر است که حت...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۰۵ - ۲۳:۴۹ ( 7 نظر , 522 بازدید )
تصاویری از عذرخواهی به سبک ژاپنی
  این مدیران در برابر مردم آسيب ديده روستاي " نامي " كه از خانه و كاشانه شان آواره شده و براي اسكان موقت به اردوگاهي در " نيهونماتسو " منتقل شده اند حاضر شدند و در برابرشان به خاک افتاده و بابت قصورهايي كه در اداره نيروگاه داشتند‌، عذرخواهي کردند.  ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۳۰ - ۱۴:۱۶ ( 5 نظر , 338 بازدید )
قطعه ای از یک کتاب
  در جستجوی زمان از دست رفته / مارسل پروست هوس خودمان را بيگناهی و هوس ديگری را شقاوت می دانيم . و اين تضاد ميان آنچه به خودمان و آنچه به دلدار مربوط می شود فقط درباره هوس نيست ، درباره دروغ هم هست . دروغ ضروری ترين و رايج ترين وسيله محافظت است . اما همين دروغ آن چيزی است كه توقع داريم ه...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۳۰ - ۰۳:۲۷ ( 2 نظر , 921 بازدید )
قطعه ای از یک کتاب
  سه‌شنبه‌ها با موری/ ميچ البوم چه قدر خوب است که برای تاسف خوردن به حال خودمان نیز زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم. چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به استقبال روزی برویم که در پیش رو داریم ... ...موری به طور تمام وقت روی صندلی چرخدار می نشست. و با این حال پر از فکر بکر و ن...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۳۰ - ۰۳:۲۶ ( 0 نظر , 331 بازدید )
من گاو هستم، پدر گوساله
در يك مدرسه راهنمايي دخترانه در منطقه محروم شهر خدمت مي كردم و چند سالي بود كه مدير مدرسه شده بودم. قرار بود زنگ تفريح اول، پنج دقيقه ديگر نواخته شود و دانش آموزان به حياط مدرسه بروند. هنوز دفتر مدرسه خلوت بود و هياهوي دانش آموزان در حياط و گفت وگوي همكاران در دفتر مدرسه، به هم نيام...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۸ - ۲۲:۲۷ ( 2 نظر , 314 بازدید )
كوك كن ساعتِ خویش
متاسفانه نمیدونم شاعرش کیه!!! كوك كن ساعتِ خویش ! اعتباری به خروسِ سحری، نیست دگر دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است كوك كن ساعتِ خویش ! كه مـؤذّن، شبِ پیـش دسته گل داده به آب و در آغوش سحر رفته به خواب كوك كن ساعتِ خویش ! شاطری نیست در این شهرِ بزرگ كه سحر برخیزد شاطرا...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۸ - ۲۲:۲۵ ( 0 نظر , 322 بازدید )
رياضي دان عاشق
شعري از پروفسور هشترودي منحنی قامتم، قامت ابروی توست خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی توست حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست چون به عدد یک تویی من همه صفرها آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو گر...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۶ - ۱۴:۲۲ ( 0 نظر , 303 بازدید )
چند توصیه ی دوستانه ی یک آدم افسرده
  چند توصیه ی دوستانه ی یک آدم افسرده   ۱)  مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.     ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۲ - ۰۲:۱۸ ( 0 نظر , 382 بازدید )
عشق
آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند. روزی همه فضایل و تباهی ها دور هم جمع شدند خسته تر و کسل تر از همیشه.   ناگهان ذکاوت ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛. مثلا" قایم...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۲ - ۰۲:۱۴ ( 1 نظر , 280 بازدید )
نادر ابراهیمی و بیشرمانه زیستن - انجمن اتاق آبی
از زنده یاد نادر ابراهیمی چند کتاب خوانده ام. چند خط زیر را که از کتاب ابوالمشاغل او انتخاب کرده ام به نظرم بهترینِ نوشته های اوست. ********************** روزی، در مجلس ختمی، مرد متین و موقری که در کنارم نشسته بود و قطره اشکی هم در چشم داشت، آهسته به من گفت : آیا آن مرحوم را از نزدیک می ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۲ - ۰۲:۰۷ ( 4 نظر , 332 بازدید )
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (0)