فراموش کردم
رتبه کلی: 3850


درباره من
زندگی دیگر مهربان نبود٫ آسمان غریبانه میگریست. لبانم دیگر لبخندی را تجربه نکرد. چشمه ی اشکم در لحظه های نبودنت خشکید. سکوت وسعت تنهاییم را معنا بخشید...
کاش میتوانستم بگویم چقدر دلتنگ لحظاتی هستم که ساده از ان گذشتم. زندگی در حالی سپری میشه که نمیدانم ایا فردایی هست یا نه؟ و من به این امید زنده ام که یک روز به او برسم و سرود زندگی را زمزمه کنم
دوباره برگرد
تنها کسی که خوب مرا درک میکند یک روز زاد گاه مرا ترک میکند... ایستادم با قامتی غروبین،در انتظار رسیدن رفتن تو مانده ام حیران در چگونه گذراندن فصل غربت تو می روی و من به ظاهر مانده ام، اما دلم با تو راهی شد شاید که کمی از احساس غربتم بکاهد ویا کمی از غربت لحظه هایم کم کند کاش ...
تاریخ درج: ۸۹/۱۲/۰۳ - ۱۵:۴۱ ( 6 نظر , 318 بازدید )
پاسخ چراهايم
پاسخ چراهايم روزهايم حريص به شب رسيدند، سال ها ست زندگي را در تاريکي مي گذرانم. آنقدر آغوش دنيا خفقان آور است که حجم تيره ي بودنم سلول انفرادي را ترجيح مي دهد. در پهنه ي بي کسي خود قدم مي زنم بارها تعداد قدم هايي را که در طول و عرض اين تنهايي برداشته ام،در هم ضرب کرده ام، اما وسعت و مساحت رنجي که...
تاریخ درج: ۸۹/۱۲/۰۱ - ۱۵:۰۲ ( 2 نظر , 239 بازدید )
پيوندتان مبارك - انجمن ادبی
پيوندتان مبارک خيلي ها حرف از نيمه ي گمشده ي آدم مي زنند که بايد پيدايش کني تا با او کامل شوي. حالا يا نيمه ي گمشده ات را پيدا مي کني يا... يا يکي را به جاي نيمه گمشده ات به تو قالب مي کنند. يا خودت به خودت قالب مي کني و چه درد سري دارد جفت کردن اين نيمه که بايد بگذاريش کنار نيمه ي خودت تا کامل ...
تاریخ درج: ۸۹/۱۲/۰۱ - ۱۴:۵۹ ( 0 نظر , 258 بازدید )
اين منم
این منم زنی تنها در آستانه ی فصل سرد   من زنم برای بوسه و هوس و دار قالی با تارهای انگشتانم نقش های سرنوشتم را گره می زنم و سوزنی می شوم بر دل سپید دستمال که گل های سرخش حکایت شب های بیقراری است من زنم خشتی بر برج های بی جان و موجودی در شب های...
تاریخ درج: ۸۹/۱۱/۲۱ - ۲۱:۵۹ ( 1 نظر , 303 بازدید )
اثرات ازدواج با زیبا رویان "قابل توجه مجردها" - انجمن تفریحی
پسر جوان و زیبارویی بود که فکر می کرد باید با زیباترین دختر جهان ازدواج کند. اوفکر می کرد به این ترتیب بچه هایش زیباترین بچه های روی زمین می شوند. پسر مدتی بااین فکر در جستجوی همسر یکتایی برای خودش گشت. طولی نکشید که پسر با پیرمردی آشنا شد که سه دختر باهوش و زیبا داشت. پسر ازپیرمرد درخواس...
تاریخ درج: ۸۹/۱۱/۰۹ - ۲۲:۴۹ ( 3 نظر , 320 بازدید )
تنهايي
رنج تلخ است ولي وقتي آن را به تنهايي مي کشيم تا دوست را به ياري نخوانيم، براي او کاري مي کنيم و اين خود دل را شکيبا مي کند طعم توفيق را مي چشاند و چه تلخ است لذت را "تنها" بردن و چه زشت است زيبايي ها را تنها ديدن و چه بدبختي آزاردهنده اي ست "تنها" خوشبخ...
تاریخ درج: ۸۹/۱۱/۰۹ - ۲۲:۲۴ ( 1 نظر , 217 بازدید )
عشق جنون است - انجمن ادبی
عشق جنون است و جنون چیزی جر خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست. اما دوست داشتن در اوج معراجش، از سر حد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می کند و با خود به قله بلند اشراق می برد. عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند و دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بین...
تاریخ درج: ۸۹/۱۰/۲۱ - ۱۳:۲۰ ( 6 نظر , 226 بازدید )
فاصله بي معني - انجمن ادبی
فاصله ي بي معني مردارهاي بي حواس بدون مقصد همواره پيش مي روند و عشق که صداي ناگهاني ثانيه ها بود از شرم خودش را پنهان کرده در دل زني هرزه که آرزوي هم آغوشي با مردي باکره تمامي لحظاتش را فراگرفته . از روز وصال هنوز چيزي نگذشته که ...
تاریخ درج: ۸۹/۱۰/۲۱ - ۱۳:۰۵ ( 5 نظر , 281 بازدید )
مطلبي از شاملو - انجمن ادبی
 به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ... خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده. زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد. آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ......
تاریخ درج: ۸۹/۱۰/۱۸ - ۲۳:۴۷ ( 1 نظر , 281 بازدید )
برگرد اي غريبه - انجمن ادبی
سلام برگرد اي غريبه من بيمار نگاه خاموشت هستم من دلتنگ ان سکوت بي فرجامت هستم من آواره کوچه به کوچه چشمانت هستم مي داني؟ هر وقت برف مي بارد من سفر ميکنم سفري به درون ان نگاه معصومت سفري به دنياي پاک سادگيت سفري به يادهاي فراموش نشده سفري به ان دور دست هاي غريب اي مسافر گمش...
تاریخ درج: ۸۹/۱۰/۱۸ - ۲۲:۵۲ ( 3 نظر , 246 بازدید )
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (0)