بازهم صدای شکستنی مهیب سکوت ذهنم راپرکرد وسیلابی بر پهنای صورتم جاری گشت سیلابی که چهره ام رادر پس خود نهان کرد صدا همچنان ادامه دارد دستانم لرزشی مدام دارند و صبح هیچگاه رخ اشکار نمی کند شایدفردا کسی بیاید که مرحمی برای رد نگاه های نا اشنا باشد ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۰۹ - ۱۵:۳۰ ( 6 نظر , 313 بازدید )

با تمام خستگی هایم می کشانم دانه ام را ، کودک یک دانه ام را با تمام دردهایم می زنم شانه رو مویش می کشم دستی به رویش با تمام غم هایم می زنم لبخندی با شوق ،می شوم غرق تملق   مادر گوهر یک دانه ی فداکاریست     ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۳/۰۳ - ۰۹:۰۸ ( 4 نظر , 291 بازدید )

با یادت از جاده غم عبور می کنم وپاورچین پاورچین خود را به ساحل ارامش می رسانم چه بیهوده احساس خوشی می کنم چه بی هدف گام بر می دارم وقتی تو نباشی رویایی نیست لحظه هایم پراز غم وسرگردانیست بی تو بودن برایم نهالی است که بدون رشد باقی مانده است من در عطش نگاه عاشقانه ی تو جان ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۸ - ۱۴:۰۹ ( 4 نظر , 354 بازدید )

ساحلی ارامم من گدای نامم می زنم پنجه به دشت می شوم اهوی دشت می روم رام وصبور می شوم رویای دور می زنم بر سخره نشان می روم با نازکنار می دهم اسوده جان می دهم راحت به جان       ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۷ - ۰۹:۵۲ ( 7 نظر , 303 بازدید )

فرض کن یک کشتی بانی. دریا طوفانی میشه 5تاحیوون داری (گاو-گوسفند-پلنگ-اسب-جوجه) باید 4تارو بندازی تو اب و فقط یکی بمونه. کدوم رو نگه می داری؟؟؟؟؟؟ . . . . . . . . . جواب  کشتی : زندگی طوفان :مشکلات پلنگ :غرور گوسفند:...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۶ - ۱۴:۱۱ ( 7 نظر , 787 بازدید )

یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود،فارق از جام الستش کرده بود گفت :ِیارب از چه خوارم کرده ای ؟بر صلیب عشق دارم کرده ای؟ خسته ام زین عشق،دل خونم نکن.من که مجنونم تو مجنونم نکن مرد این بازیچه دیگر نیستم،این تو و این لیلای تو،من ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۶ - ۰۸:۴۲ ( 6 نظر , 252 بازدید )

فضای خانه را عطر خاک پر می کند ترانه های عاشقانه در باران سروده می شوند پای کوبی لولیان دشت و دمن در پناه اسمان نغمه ی شکوفا شدن دوباره ی زندگی دوباره زمین و زمان و یک دل بی امان جان می گیرند لحظه ی رویش جوانه ی زحمت و رنج لحظه ی روییدن دوباره ی من لحظه ی شکفتن غم ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۵ - ۱۱:۴۷ ( 3 نظر , 260 بازدید )

رخساره نگاهم را به انتظار توبارانی می کنم اندوه دلم را با تسکین تو ارام می کنم لبخند نمناکت غم  من است رودخانه ی دلم جویبار رازهای نهفته ی توست باتو تا اوج نبودن می رسم با تو ساحل بی نام می شوم باتو پرواز در هزارتوی روزگار را لمس می کنم با تو ت...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۲ - ۱۵:۳۹ ( 7 نظر , 254 بازدید )

بازهم برگ برگ دفتر زندگیم را به نام توکردم باز هم تمام امضا های عاشقانه ام را با نام تو شروع کردم باز هم تو اعماق قلبم را تسخیر خود کردی باز هم آسوده به نگاه ساده ی من خندیدی بازهم تو صادقانه دروغ گفتی و من بی بهانه باور کردم باز پرستوها سفر را به پایان رساندن ولی سفرتو پایانی...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۲ - ۱۰:۴۸ ( 3 نظر , 345 بازدید )

دلم گرفته است به وسعت آسمان بی پایانت به پهنای دشت بی آغازت باران ربنای زبانم را با قنوت دستانم به ستایش برمی خیزانم ای بی کرانه ی پنهان از چه روی به این زیبایی می نمایی که چشمان کورسویم انعکاست را لمس می کند ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۲/۲۱ - ۰۸:۴۶ ( 7 نظر , 285 بازدید )