|
برای جداسازی برچسب ها از کلید Enter استفاده کنید.
ای وطنم درد دارم
"قلبم درد میکند"برای بدبختی های جامعه
برای بی قانونی ها
برای سرخوردگی ها
برای نداشته ها و داشته ها
برای کودکی که در سطل زباله دنبال یه تیکه نان میگردند "قلبم درد می کند"برای زنی که جوراب به دست و
التماس میکند ازش خرید کنیم
برای پیرم...
نترس! شانه ات را نزدیک تر کن دردهایم از دهن افتاده اند...
چه زیباست؛
بی قیدوشرط عشق بورزیم
بی قصدوغرض حرف بزنیم
بی دلیل ببخشیم
وازهمه مهمتر
بی توقع به تمام موجودات محبت کنیم...
عجیب است
که مردم چقدر برای مبارزه با
شیطان تلاش می کنند
اگر همین انرژی را صرف ...
درد منم دوا تویی بند منم رها تویی
ای تو بهشت باورم معجزه ای ز یار من
باز بگو چه می رسد بی تو مرا نگار مندرد منم دوا تویی بند منم رها تویی
مهر تویی وفا منم ای مه گل عذار منبسته به یک نگاه تو راحتی خیال وتن
کام نمی دهی مرا رفته ز تن قرار منباغ خزان رسیده ام نورندیده دیده ا...
دلم را برداشتم
دلم را که برداشتم...
- دردهایم دهان باز کردند..!!!
- کجا؟!...
...و چشمهایم ...
آیینه ی درون
خودآگاهی انسان از ازل ناب و خالص است
اما چون یک آیینه لایه های بسیاری ا زگرد و غبار
روی آن انباشته می شود.
اگرچه گرد و غبار نمی تواند در آیینه نفوذ کند
و آنرا از بین ببرد می تواند کیفیت بازنمایی واقعیت را
در آن پوشیده نگاه دارد. آیین...
یک درد کهنه
نمی خواهم صغری و کبری کنم.اما نیک می دانم در راه زیبای قدم گذشته ام.حس تجربه جامعه ای که زندگی می کنم.با عواطف و احساسات من سازگاری ندارد.شرایطی پیش آمده است.که بعضی از دوستان راهی را جلوی رویم قرار می دهند.تا قصی القلب باشم.هر چند این برازنده من نیست.اما قوانین و شرایط موجود جامعه در رفع مسئولیتها ...
نه دردی دارم و نه قلبی
عادت ندارم درد دلم را
به همه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ،
تا همه فکر کنند . . .
نه دردی دارم و نه قلبی ...
چه تلخ است با بغض بنویسی !
با خنده بخوانند ...
...
همیشه تلخ گذشته ست...
شعری از کتاب خنده های تعمیریهمیشه تلخ گذشتهست زندگی بَدمپر از سکوت، دراین خانه مثل یک جسدمخدا نشسته تماشا کند تمامِ مراخدا نوشته که : پایانِ تلخ را بلدم!دلم گرفته و این را کسی نمیفهمدچگونه تلخ شدم با... کسی نمی فهمددلم گرفته برای یکی که "من" بودممثال مزهی آلوچه در دهن بودمدلم گرفته...
"خدا"هست
مردم شهر به هوشید...؟
هر چه دارید و ندارید بپوشید و برقصید و بخندید که امشب
سر هر کوچه"خدا" هست.روی دیوار دل خود بنویسید
"خدا" هست.نه یک بار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید
"خدا" هست."خدا"هست.سر آن سفره خالی که پر از اشک یتیم است..."خدا"هست.پشت دیوار گلی پیرزنی گفت:
...
یک عکس ناب در سفر بلوچستان
این عکس را دوست گلم از سوران بلوچستان آقای حاج نبی بخش رضا زهی هدیه داده بود.چندین سال است که همراهم هست.دلم نیامد در این نمایشگاه به رویت دوستان نگذارم
...
مجتمع های آموزشی نمی تواند کلاسهای چند پایه را جوابگو باشد
راه دیگری هست.که می تواند تنها راه حل مشکل کلاسهای چند پایه باشد.در این مورد استاد بزرگ آقای رضایی نظر مثبتی دارد.او معتقد است. بایدچندین روستاها را در یک جا متمرکز کرد.ودر مورد اداره زمینهای کشاورزی روستا هم نظر جالبی داشت.زمینهای کشاورزی به شرکتها واگذار شود.تا اهالی روستا از سود آن بهره ببرند.د...
زمان در گذر است
گذر زمان یک امر طبیعی است.اما در کلاسهای چند پایه فراتر از این نگاه است.چندین ساعت را باید در چند ساعت خلاصه کنی .آیا امکان دارد.در ظاهر وبا علامت استاندارد ساعت آموزشی هم خوانی ندارد.فرصت وزمان نمی تواند.این چنین تفسیر شود.در پرتاب انواع موشکها و وسایل حتی یک صدم زمان در هماهنگی اعضا حرف اول...
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (1)
|