|
رتبه کلی: 6737
|
|
درباره من tolid shak dar sargijeh.....modares daneshgah
|
تبریک سال نو
نوبهاران،فصل شکفتن دوباره،بر تمام دوستان عزیزم و همشهر ها دوستداشتن ام مبارک...آزاد و خوش باشید...
تاریخ درج:
۹۲/۰۱/۰۱ - ۰۵:۵۷ 0 نظر , 174
بازدید
دلیل...
من، حی به چیستی ام کیست! نیست دلیل هستی ام...مأمن به دارالشفاء زمان نمی برم چون کرم گوشه گیر به خوی طبیعت امغم باد جبر به تناوب کشیده اممسلول جهل&nbs...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۲ - ۲۳:۳۱ 4 نظر , 217
بازدید
حقیقت یا مجاز
هست یا نیست!فریادست این یا سکوت؟نفسی که از تاوان می هراسد،به انتظار هزاره های در پیش یا درک انگشتانی که خالق لمس جادو ست،در زایش ثانیه های حال؟ چیست ...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۲ - ۲۲:۰۹ 1 نظر , 304
بازدید
شبیه به هیچکس
شبیه به هیچکس بودبسان سایه ایدر گمنامی بی سرانجام افق های خاکستریبی تاب تمام بعد از ظهرهای قی آلودو منتظر!آنچنان که اصوات مبهم حشرات خونسرددر بعیدترین سرزمین های&nbs...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۲۱ - ۱۹:۳۱ 2 نظر , 171
بازدید
پروا مکن
پروا مکن...چشمانت، آسمان را آبستن سرما ديد و زمين را روح گریزپاي سرگردان.جسمت را نه ياراي صبوري ست و نه تاب ماندن!تو را که آموخت رفته را، راه به بازگشت نيست؟ انسان در تاريکي ست وهم به بلنداي فرداست! و پرده کلام دليل ملال!قساوت برمي خيزد از بلند دوگانگي وجود&n...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۱۸:۳۲ 5 نظر , 277
بازدید
شعر ۸
بيا بگذريم، بي راه، بي هيچ ريلي،و پلي و بي نشاني از هيچ...در اين دشت، تنها، کوله بار خاطره، کافيست...راستي!آن گل تنها، کنار آنهمه هيچ، با رقصي نرم در موسيقي سفر شناور در افسون يک دنيا انزوا يادآور چيست؟ شايد،تنهايي را لبريز همراهي ست هي...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۱۸:۳۰ 0 نظر , 201
بازدید
شعر ۶
جان، تمام ناتمامي ست تن ام،اما به کمال حسرتي ست، بي تن جان بدر بردن ام از خاک محمد...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۰۲:۰۴ 1 نظر , 214
بازدید
شعر ۵
مي تراود آرام، شيره ي جان ام به بانگ خيزش زايش، در جماع روز نخست...تن در اتصال خيال از الست سرشت گويي، غم دارد اين دجال!دست مي يازد به هيچ...اي سرم! غرق در گريبان، مجهول ياس به ايجاز سرنوشت، گوش ام زوزه ميکشد هنوز بانگ جرس رفتن است اين!؟ يا افو...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۰۲:۰۰ 0 نظر , 182
بازدید
شعر ۷
رنج زمين، کم از بار آسمان نبود، کمر صبوري ام شکست...و زندگي، توهمي در انعکاس تصاوير...گذرش انگار، عبور موهوم زمان در تنگناي رگ گردن ام...دست يافتن، مسخ ادراک حصارها در نفس هايي عميق، از سيبي که، بوي مرگ ميداد محمد...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۰۲:۰۶ 0 نظر , 182
بازدید
شعر ۴
درد مي پيچدام،به ورطه ي ترديد صبرم از سر، لبريز...هجو شد حکايت روزگارم، آن روز، که شک کور بغض، طعنه بر غم مي زد...ليک، بار زيستن ام، همچنان سنگين...شعر را ناي فرياد، ديگر نيست قطره اشکي ست، اما، باورش آسان نيست...محمد
...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۰۱:۵۸ 0 نظر , 161
بازدید
شعر ۳
شب، از تنگناي حادثه که اميد، عجز مي شود، هواي زندگي، مضروب.. واژگان نور، سنگين و پرآشوب چون دريا که مي گريد از درون، به تن سوزي اوراق بي نشان، ماندگار مي شوند در عروج دود...اهريمن، حيران از طاقت تنم، استوار، چه گمراه ميرود به ...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۰۱:۱۹ 0 نظر , 212
بازدید
شعر
تاب ندارد تن ام به طاق نيلگون قفس، استعاره مي شود سخن ام...به کنايه ميرود کلام، در سجع ناموزون ايهام که از ابهام زيستن شعر ام، درد مي شود به جان اوراق زمان. . . .من هستم! ليک، شيشه اي مه گرفته در پنجره هاي مدام تهي بي باغ...به غربت کوچه هاي...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۰۱:۱۳ 1 نظر , 194
بازدید
شعر ۲
همچنان مرزها ناپيداست، از رقص گيج خطوط عابر، که سنگ مي لغزد به پاي رفتن ام، صورت ام، بوسه مي زند بر زمين گرم... چه سهمگين غبار تن ام جاذبه را، به وزن هيچ جر ميدهد آنسان که فرياد مي شود، باز دم سينه ام.من ام از رشک مي سوزد ديده از اشک...جان...
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۷ - ۰۱:۱۶ 1 نظر , 227
بازدید
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
|