|
رتبه کلی: 6146
|
|
درباره من ندای محبت
ندای صداقت
ندای رفاقت
ندای معرفت
ندای ایمان
ندای احسان
ندای عرفان
ندای وجدان
ندای عشق
ندای دوستی
«صدای فضیلت و فطرت»
|
دکترا جوابم کردن
دارم میمیرم یه کاری بکنید ...!!!
وقتی اومد پیشم، حال عجیبی داشت، با همه جوونا، نه...! با تموم آدمها فرق میکرد.
گفت: حاجآقا! یه سوال دارم که دونستن جوابش برام خیلی مهمه.
گفتم: چشم. اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم کمکتون کنم.
گفتش: حاجآقا! من رفتنی... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۷ - ۱۳:۱۷
( 4 نظر , 212
بازدید )
غریب، پدر و مظلوم، مادرم
شب است ...!
شهر تاریک و سکوت،
تنها همهمه، در پسِ هر کوچة شهر.
همه در آرامش ...!
در خواب!؟
گوئیا هیچ ندارند غمی،
هیچ ندارند اندوه.
همه آسوده ...،
در خواب.
******
اما نه...!
انگار کسی آنجا هست!؟
آری، آن سو...!
کمی آن سو تر ...!
آری! آنجا را بنگر ...،
کیست او، در دل شب، وامانده؟
... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۷ - ۱۲:۰۵
( 2 نظر , 134
بازدید )
تا جمعه ی ظهور
عزیز علی ان اری الخلق و لا تری
***********
«خستهام از دیدن این شورهزار چشم... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۷ - ۱۱:۴۵
( 0 نظر , 121
بازدید )
حکایت ما و شیطان
میدونم دعوتم نکردین، اما اشکال نداره، من عادت دارم، همهجا بی دعوت میرم.
راستی! یادم رفت بگم؛ من شیطانم. ... آره! خود خود شیطان!
هرجا اسمی از خدا برده بشه من خودمو میرسونم تا نگذارم کسی خدا رو یاد کنه. هرجا حرفِ خوبی زده میشه یا کار خیری انجام میگیره، خود... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۷ - ۱۱:۳۵
( 0 نظر , 152
بازدید )
فقط خدا 03
سلام به شما. آره، خود شما که تلاش میکنین زندگیتون رنگ خدایی داشته باشه.
راستی! خودم رو معرفی نکردم! من یه دوستم! یه دوست برای تموم اونهایی که میخوان زندگیشون رنگ خدایی داشته باشه. دوستی با من زنگیتون رو از این رو به اون رو میکنه، به زنگیتون هد... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۴ - ۱۵:۵۲
( 0 نظر , 171
بازدید )
فقط خدا 02
یه وقتایی فکر میکردم آدم بدشانسیام. از هر چاهی سر در میآوردم خودم رو توی چالة دیگهای میدیدم که اونم برای خودش چاهی بود.
مثلا؛ چند وقت پیش با خودرو میرفتم، با یه بنده خدایی تصادف کردم. البته مقصر نبودم اما یکی از سرنشینهای خودرو مقابل، یه مختصر... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۴ - ۱۵:۴۸
( 0 نظر , 137
بازدید )
فقط خدا 01
یادش به خیر برا تعطیلات تابستون به اتفاق خانواده یه سفر رفتیم مشهد. جاتون خالی چند روزی که مشهد بودیم خیلی خوش گذشت. خدایی هر وقت به حرم آقا علیبن موسیالرضا«علیهماالسلام» مشرف میشدیم دیگه دوست نداشتیم از حرم خارج بشیم. اصلا دلمون نمیاومد از جامون بلند... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۴ - ۱۵:۴۰
( 0 نظر , 125
بازدید )
صداقت // دروغ 05
ماجرا برمیگرده به سالهای پنجاهوشش یا پنجاهوهفت که امام خمینی«قدسسره» از طرف رژیم فاسد پهلوی به فرانسه تبعید شده بودن./ اون روزها خیلیها دوست داشتن از نزدیک با امام باشن، با ایشون زندگی کنن و بدونن این رهبرِ الهی، در طول روز چیکار می... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۴ - ۱۵:۳۳
( 0 نظر , 122
بازدید )
صداقت // دروغ 04
خدا رحمتش کنه. بابام رو میگم. ده دوازه سالی میشه از دنیا رفته. همة اهلِ محل ازش به خوبی یاد میکنن. میگن؛ آدم با انصاف و کار درستی بود.
اون موقعهایی که من و داداشهام خیلی کوچیک بودیم، بابامون مغازة خشکبار فروشی داشت. گاهی هم فَرش خرید و فروش می... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۴ - ۱۵:۳۰
( 0 نظر , 123
بازدید )
صداقت // دروغ 03
یه مدت به اتفاق پدر مادر و خواهر برادرام، توی یکی محلههای اصفهان زندگی میکردیم. میخوام خاطرهای رو براتون تعریف کنم که برا خودم اتفاق افتاده و هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه. تصمیم گرفتم این خاطره رو برای شما هم که برادر و خواهرهای خودم هستین تعریف کنم، شاید براتون عب... تاریخ درج: ۹۴/۰۶/۰۴ - ۱۵:۲۶
( 0 نظر , 166
بازدید )
|
|
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
|