|
برای جداسازی برچسب ها از کلید Enter استفاده کنید.
منِ او
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم
طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
...
زن تا ماه رکاب زد
زن تا ماه رکاب زد
قاضی گفت: به ما خبر رسیده که تو در خواب سوار دوچرخه ات می شوی
و تا ماه رکاب می زنی!
درست است؟
زن گفت: بله
قاضی گفت: گزارش داده اند دوچرخه ات را پشت خیالت پنهان می کنی!
درست است؟
زن گفت: بله
قاضی گفت: شنیده ایم در خورج...
نوروز
نوروز، تعریفِ "زمان" ذیل "فرهنگ" است؛ جایی که اجداد ما مچِ زمان را درست در بزنگاه تکرارهای ملالانگیز و ابدی خود گرفتهاند. زمان، یک امتداد متغیر نیست، یک امتدادِ تکراریست. این را اجداد ما فهمیدند.
این درست یکی از همان جاهاییست که قدرت فرهنگ و کارکردهای آن، رخنمایی می&...
تولدم مبارک......یعنی چگونه بودنش ...ماندگاری را رقم زند.
خدایا امروز روز من است........
روز تولدم ...
کاش به زبان می آوردیم حرف ولبخندهای دلمان را...
عمر ...روزها ولحظه ها کوتاه تر از آن است که نگوییم "دوستت دارم"
نگاه کن ...
دنیا پر است از دوستت دارم های زنده به گور شده ای که هرگز شنیده نشد!
من یک زندگی جادویی می گذرانم و فقط می توانم...
بچه که بودم فکر میکردم تنهایی یعنی
دختری دلش شکست
رفت و هرچه پنجره
رو به نور بود بست
رفت و هرچه داشت
یعنی آن دل شکسته را
توی کیسه ی زباله ریخت
پشت در گذاشت
صبح روز بعد
رفتگر
لای خاکروبه ها یک دل شکسته دید
ناگهان
توی سینه اش پرنده ای تپید
چیزی از کنار چشم های خسته اش
...
به یاد تو
.به یاد تو ...برای توسلام.سلامی به لطافت آب وشفافی آینه.سلامی به گرمی عشق و حرارت خورشید...سلامی به صداقت باران ...یادت عزیز است.آنقدر عزیز که حرارتی در وجودم افتادوپس از مدتها دست به قلم شدم تا از نازکی دلشقایق،وسعت خیال پروانه،ساز ناکوک زمانه،سر سودایی شمع واضطراب ثانیه ها واژه بدزدم.هوس کردم از...
میتوانم شفاف وزلال شوم
روزی صوفی از میان جنگلی می گذشت.
روز گرمی بود و احساس تشنگی می کرد.
او به یکی از پیروانش گفت: چند ساعت پیش از کنار رود
کوچکی عبور کردیم، کاسه من را بگیر و به آنجا برو و برای من
کمی آب بیاور.
شاگرد مسیر را برگشت تا برای او آب بیا...
مقصر
مهم نیست کی مقصر است
باور کن مهم این است که
یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت:
کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم
تا خوب بهم نگاه کنیم و
همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را
در چند ثانیه بگوییم
پس نازنین ...
حالت چقدر خوب میشود یکی پیدا شود جنسش خالص باشد
زندگی، قبل از هرچیز زندگی ست.
گل می خواهد،
موسیقی می خواهد،
زیبایی می خواهد.
زندگی، حتی اگر یکسره جنگیدن هم باشد،
خستگی در کردن می خواهد.
عطر شمعدانی ها را بوییدن می خواهد.
یک روز بنشینید پای حرفِ دلتان،
بپرسید چه مرگش است؟
ازش بخواهید بهتان بگوید
چه می خواهد از ج...
روحِ آدم را میجوند تا حرفِ خودشان را به کرسی بنشانند!
چه فرقی دارد، برف بِبارد یا باران!
تو که کنارم که هستی،
هم زمین زیباتر است
هم باقیِ دنیا...
بیرحمترین آدما،
آدمایی دوستداشتنی هستند،
که راه خوشحال کردنت رو بلدند،
اما فقط یکبار ازش استفاده میکنند».
...
روز میلاد من است آمده ام دست کشم «به سر و گوش عرق کرده دنیای خودم...
رو به رو بودن با عشق، جگر میخواهد
روز میلاد من است آمده ام دست کشمبه سر و گوش عرق کرده دنیای خودمقول دادم که در این شعر فقط من باشمتا خودم با همه خود باشم و تنهای خودم رد انگشت تو بر سینه سیب است هنوزمن غلط کرده و مغضوب خداوند شدمبعد ا...
ما.....
ما فقط بچه بودیم
انقدر کوچک که دنیایمان خیالی بود
انقدر کوچک که نمیدانستیم عشق چگونه نوشته میشود
ما حتی نمیدانستیم چگونه زیبا باشیم
نمیدانستیم که همه ی مردها مثل پدرمان نیستند
نمیدانستیم زندگی و عشق فیلم های ایرانی سانسور شده نیست..
نمیدانستیم که مردها فقط چای و لبخند نمیخواهند!
م...
از میانِ صد و بیست و چهار هزار و یک پیامبر تو عاشق ترینشان بودی
تو معلمِ من بودی !
تمامِ روزهایی که دوستت داشتم و
تمامِ ثانیه هایی که دوستم داشتی
تمامِ لحظاتی که عاشقانه کنارم بودی و
عاقلانه به من درسِ زیستن می دادی
من تشنه ی حرف هایِ شیرینِ تو بودم و تو ؛
داشتی از من ، آدمِ بهتری می س...
عشق و معشوق که هیچ از رفیق هم من و این دل شانس نیاوردیم
"دلتنگی" عجب رفیق نچسبی ست...!
تا آهنگ مورد علاقه ام پخش میشود
بلند بلند با صدای بغض دار و گریه آورش
حواس مرا محکم و دقیق
به سمت خاطرات و او پرت میکند...
عشق و معشوق که هیچ
از رفیق هم من و این دل
شانس نیاوردیم...
 ...
پس کِی این شهریورِ کِش دار ، تمام می شود ؟
تنهـایی، دوست داشتنی نیست!
اما خواستنی تر از
تمامِ دوستت دارم های مسموم است،
مگه تا کجا میتونی به دلت بگی؛
ببخشید که باورم شد !
چقدر هوسِ پاییز کرده ام !
چقدر دلم ؛ خیابان های نارنجی می خواهد ...
پس کِی این شهری...
پاییز نزدیک است
می دانم همین روزها
آشوب دلم آرام می گیرد
در حوالی پاییز
هم قدم با مهر می آیی ..
ای که نبض حیاتم
در دستان توست ..
تو هدیه پاییزیِ منی ...
حالا آنقدر
آمدن پاییز را
در بوق و ...
گاهی وقتا
گاهی وقتا ......گاهی وقتا
گاهی وقتا نمیتونی چیزی بگی باید ببینی ولی حرف نزنی ................
گاهی وقتا دلت میخواد از سینه بیاد بیرون تا خیلی
چیزهارو نبینی با چشات
گاهی وقتا لازمه لبخند بزنی و به راحتی از کنار ی
موضوع رد شی و به روی خودت نیاری ؛
گاهی وقتا لازمه که دست دشم...
به "دوست داشتنت" متهمم به این جرم افتخار می کنم
به "دوست داشتنت"
متهمم
به این جرم افتخار می کنم
و به فراموش نکردنت
و آرزویم
این است که مجازاتم
حبسِ ابد در گردشِ خونِ تو باشد!
دلتنگ که باشی برای کسی
چه فرقی می کند
جمعه باشد یا روز د...
تو برایِ من چیزی هستی شبیه دریا
یِ روز زُل زد تو چشمام و گفت...
دیگه دوستت ندارم !
منو می گی... شبیه یِ خشت خام...
افتادم از ساختمونِ هوار طبقه...
صدای خُورد شدن استخوونامو ...
با همین گوشام شِنُفتم...
چند ماهی افتادم تو رختخواب...
جوری درد داشتم که...
به هر وَری... پهلو به پهلو می شدم...
می گفتم آخ ! هزار سالِ ...
نفسم نذرنفسهات جانانم
جانه جانانم من عشق را با تو می شناسم ، زندگی را با تو زیبا می بینم اگر گهگاهی چند خطی می نویسم به عشق تو است و اگر اینک نفس می کشم و زندگی میکنم به خاطر وجودتو هست هم نفسم.
ای تو که مرا عاشق خودت کردی ، نمی دانی که چقدر دوستت دارم ، نمی دانی که با تو چه آرزوهایی در دل دارم.اگر از عشق می نوی...
باز باران
بی بند و باری من و باران...بارانسر به هوایی شب و پل در خیاباناین شهر از گیجی من رودست خوردهکه دُور می گیرد مرا میدان به میداندنیا مرا در آرزوها "پارک" می کردوقتی که گل/می چیدم از ترس نگهبانوقتی که چنگ انداختم در صورت مرگوقتی گرفتم زندگی ام را به دندانبا بی سوادی ام خدا را حفظ کردممثل ح...
اهل هیچ کجا نیستم عاشقم و تنها
اهل هیچ کجا نیستم
عاشقم و تنها !
اهل به تو فکر کردنم ...
اهل دوست داشتن تو
و این برای تمام من کافیست ...
نزدیکت می شوم
بوی دریا میآید..
دور که می شوم
صدای باران !
بگو تکلیفام با چشمهایت چیست ؟
لنگر بیاندازم عاشقی کنم
یا چتر بردارم و ...
"تو"از خواستن بگو، "من" توانستن را برایت صرف میکنم کافیست لب تَر کنی
باید یاد بگیری
هرطور که شده
به هر قیمتی،
که از یک جایی به بعد،
دل بکَنی
از تمامِ آنهایی که برای نگه داشتنشان کنارِ خودَت
جان کَندی!
لباسی که سایز شما نیست را با جمله هایی مثل اینکه: جا باز میکند
جنسش مرگ ندارد
هزار بار هم بشوریَش،آخ نمیگوید
به زور قالب تنتان نکنید...
...
جایَت کنارم خالیست!
صبح غـزل و
هــوای مستــانه بس است
عطر گل سرخ و رقص پروانه
بس است
کافیست تو باشی
و من و عشق و امید
در دهکده ی بهشت، یک خانه
بس است
خودت را به هر راهی هم که بزنی
همیشه یک جایی هست
که د...
رابطه تان را احیا کنید...
"دیالوگ بی نظیر خسرو شکیبایی
تو سریال خانه سبز"
چه معنی داره
تو این دنیا کسی با کسی قهر باشه...
چه معنی داره
تو این دنیا کسی تنها باشه...
چه معنی داره
تو این دنیا آدم ها
یک روز بیان و یک روز برن...
چه معنی داره
تو این دنیا دل بعضی...
من،مرگ را زیسته ام
من،مرگ را زیسته ام
مرگ را دیده ام من
در دیداری غمناک
من مرگ را به دست سوده ام
من مرگ را زیسته ام
با آوازی غمناک
غمناک
وبه عمری سخت دراز و سخت فرساینده
آه!
بگذاریدم!
بگذاریدم!
اگر مرگ
همه آن لحظه ای آشناست که ساعت سرخ
از تپش باز می م...
در زمانی که وفا قصه یِ برف به تابستان است...!!!
تو همان
خاص و
ناب و
فوق العاده ای
که حالم با تو عشق است
#امیر_وجود
در زمانی که وفا
قصه یِ برف به تابستان است
و صداقت گُلِ نایابی ست !
به چه کَس باید گفت :
با تو انسان...
صبح را باید از چشمان تو خواند....
حاضرم در عوضِ دست کشیدن ز بهشت
تو فقط قسمتِ من باش
و من قسمتِ تو
همیشه تنهایی
صدای ترانه ایست
که نمی دانم
دوستم دارد
یا دوستش دارم
#امیر_وجود
عشق جان
تو گلِ یاس...
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (0)
|